تفاوت استرداد دادخواست و استرداد دعوی: راهنمای جامع حقوقی

وکیل

تفاوت استرداد دادخواست و استرداد دعوی

در نظام حقوقی ایران، استرداد دادخواست و استرداد دعوی دو مفهوم مجزا هستند که خواهان با آگاهی از تفاوت های آن ها می تواند در مراحل مختلف دادرسی از ادامه رسیدگی منصرف شود. این دو اقدام هرچند هر دو به معنای انصراف از ادامه پیگیری یک پرونده قضایی هستند، اما زمان، شرایط، آثار حقوقی و پیامدهای متفاوتی برای طرفین دعوا و سرنوشت پرونده به همراه دارند که شناخت دقیق آن ها برای هر فرد درگیر در یک پرونده حقوقی ضروری است.

تصور کنید در مسیر پرپیچ وخم یک پرونده حقوقی قرار گرفته اید و به دلایل مختلف، ممکن است نیاز به بازنگری در ادامه راه پیدا کنید. شاید مدارک جدیدی کشف شده باشد، یا توافقی خارج از دادگاه شکل گرفته باشد، و یا حتی اشتباهی در ابتدای مسیر رخ داده باشد. در چنین شرایطی، سیستم قضایی سازوکارهایی را برای خواهان پیش بینی کرده است تا بتواند از ادامه دعوا منصرف شود. اما انتخاب مسیر درست، یعنی تمایز قائل شدن میان استرداد دادخواست و استرداد دعوی، می تواند سرنوشت پرونده را به کلی تغییر دهد. عدم شناخت این تفاوت ها می تواند به تضییع حقوق، اتلاف زمان و تحمیل هزینه های اضافی منجر شود.

استرداد در حقوق: مفهومی برای بازگشت به آغاز

مفهوم استرداد در زمینه حقوق به معنای بازگرداندن، پس گرفتن یا انصراف از یک اقدام حقوقی است. این اصطلاح در متون قانونی و فقهی کاربردهای متنوعی دارد، اما در بستر دادرسی مدنی، هدف اصلی آن اعطای امکان به خواهان است تا بتواند اراده خود را در خصوص ادامه یا عدم ادامه یک دعوا اعمال کند. در واقع، استرداد یک ابزار قانونی است که به خواهان اجازه می دهد تا تحت شرایط خاص، پرونده ای را که خود آغاز کرده، متوقف سازد. این عمل می تواند ناشی از تغییر در اوضاع و احوال، کشف حقایق جدید، حصول توافق با طرف مقابل، یا حتی صرفاً عدم تمایل به ادامه فرآیند قضایی باشد.

درک صحیح از مفهوم کلی استرداد، دروازه ای برای ورود به جزئیات استرداد دادخواست و استرداد دعوی است. این مفاهیم، هرچند دارای ریشه ای مشترک در انصراف خواهان هستند، اما به دلیل تفاوت در زمان و مرحله اعمال، نتایج کاملاً متفاوتی را به ارمغان می آورند. در ادامه به تشریح دقیق هر یک از این سازوکارها و تمایزات بنیادین آن ها می پردازیم تا مسیر برای تصمیم گیری آگاهانه هموار گردد.

استرداد دادخواست: گامی قبل از شروع واقعی

تصور کنید دادخواستی را تنظیم کرده اید، آن را ثبت کرده و به دادگاه تقدیم کرده اید. اما پیش از آنکه دادگاه رسماً به ماهیت دعوا ورود کند، به دلایلی تصمیم می گیرید که از ادامه این مسیر منصرف شوید. در چنین حالتی، مفهوم استرداد دادخواست مطرح می شود.

تعریف و زمان امکان پذیری استرداد دادخواست

استرداد دادخواست به معنای پس گرفتن یا انصراف خواهان از دادخواستی است که به دادگاه ارائه شده، اما هنوز دادرسی به معنای واقعی آغاز نشده و وارد مرحله رسیدگی ماهوی نشده است. این اقدام صرفاً در مراحل اولیه دادرسی امکان پذیر است. مستند به بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان می تواند دادخواست خود را تا پایان اولین جلسه دادرسی (یا به عبارتی، قبل از ختم اولین جلسه) مسترد کند. این مهلت، یک زمان حیاتی برای خواهان محسوب می شود تا در صورت تغییر نظر یا کشف اشتباه، بتواند بدون پیامدهای جدی، از ادامه فرآیند منصرف گردد.

مثلاً، ممکن است خواهان پس از تقدیم دادخواست، متوجه شود که دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای او، دادگاه دیگری است یا اینکه خواسته خود را به درستی مطرح نکرده است. در چنین شرایطی، قبل از آنکه پرونده به طور جدی وارد مراحل دادرسی شود، می تواند با استرداد دادخواست، از ادامه مسیر اشتباه جلوگیری کند.

اثر حقوقی و سرنوشت دادخواست

هنگامی که خواهان، دادخواست خود را در مهلت مقرر مسترد می کند، دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید. این قرار، یک تصمیم قضایی است که به منزله نادیده گرفتن و بی اثر ساختن دادخواست است. به عبارت دیگر، با صدور این قرار، دادخواست به عنوان کان لم یکن (گویی هرگز تقدیم نشده) تلقی می شود. این اصطلاح به این معناست که تمام آثار حقوقی تقدیم دادخواست از بین می رود و پرونده از ابتدا بی اعتبار می شود.

یکی از مهمترین ویژگی های استرداد دادخواست این است که نیاز به رضایت خوانده ندارد. خواهان می تواند به صورت یک جانبه و بدون کسب موافقت طرف مقابل، دادخواست خود را مسترد کند. این امر به خواهان انعطاف پذیری لازم را برای اصلاح اشتباهات اولیه یا بازنگری در تصمیم خود می دهد.

امکان طرح مجدد دعوا و هزینه های دادرسی

یکی از مزایای اصلی استرداد دادخواست، امکان طرح مجدد همان دعوا در آینده است. از آنجا که با صدور قرار ابطال دادخواست، پرونده فاقد اعتبار امر مختومه می شود، خواهان این حق را دارد که در صورت تمایل و رفع موانع، مجدداً با همان خواسته و دلایل طرح دعوا کند. این ویژگی، فرصتی دوباره به خواهان می دهد تا با آمادگی بیشتر یا رفع نقص، پرونده را از سر بگیرد.

اما در خصوص هزینه های دادرسی، معمولاً هزینه های پرداختی (مانند هزینه تمبر دادخواست) به خواهان مسترد نمی شود. این هزینه ها به عنوان بهای استفاده از خدمات قضایی تلقی می شوند و حتی با استرداد دادخواست، به خواهان بازگردانده نمی شوند.

استرداد دادخواست، فرصتی طلایی برای خواهان است تا قبل از درگیر شدن عمیق در فرآیند دادرسی، اشتباهات احتمالی خود را اصلاح کرده یا با تغییر نظر، از ادامه پرونده منصرف شود، بدون آنکه اعتبار امر مختومه مانع از طرح مجدد دعوا در آینده گردد.

استرداد دعوی: انصراف در میانه راه دادرسی

در مقابل استرداد دادخواست، استرداد دعوی مطرح می شود که زمانی اتفاق می افتد که پرونده از مرحله ابتدایی خارج شده و دادرسی به معنای واقعی آغاز شده و به سمت رسیدگی ماهوی پیش رفته است. در این مرحله، خواهان تصمیم به انصراف از ادامه پیگیری دعوایی می گیرد که در حال رسیدگی است.

تعریف و زمان امکان پذیری استرداد دعوی

استرداد دعوی به معنای انصراف خواهان از ادامه پیگیری یک دعوای حقوقی است که مراحل اولیه را پشت سر گذاشته و در حال رسیدگی است. این عمل پس از اولین جلسه دادرسی و تا قبل از ختم دادرسی (یعنی قبل از اعلام صدور رأی نهایی توسط دادگاه) امکان پذیر است. مستند به بند ب ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان می تواند تا زمانی که دادرسی تمام نشده است، دعوای خود را مسترد کند. این بازه زمانی، به خواهان اجازه می دهد تا حتی در میانه رسیدگی، در صورت حصول صلح، توافق، یا تغییر شرایط، از ادامه روند منصرف شود.

به عنوان مثال، ممکن است طرفین در جریان دادرسی به یک توافق خارج از دادگاه دست یابند و خواهان بر اساس این توافق، دیگر نیازی به ادامه رسیدگی قضایی نبیند. یا اینکه خواهان به دلایل شخصی یا حقوقی، تصمیم به عدم پیگیری خواسته خود بگیرد.

اثر حقوقی و انواع قرارهای صادره

استرداد دعوی، برخلاف استرداد دادخواست، می تواند به دو صورت انجام شود که هر یک آثار حقوقی متفاوتی دارند و منجر به صدور قرارهای متفاوتی توسط دادگاه می گردند:

۱. استرداد دعوی با رضایت خوانده: وقتی راه باز است

در صورتی که خواهان تصمیم به استرداد دعوی بگیرد و خوانده نیز به این امر رضایت دهد، دادگاه قرار رد دعوا صادر می کند. این حالت معمولاً زمانی رخ می دهد که طرفین به نوعی توافق یا مصالحه رسیده اند و خوانده نیز موافق است که دعوا در این مرحله خاتمه یابد، اما حق طرح مجدد دعوا برای خواهان باقی بماند.

امکان طرح مجدد دعوا: با صدور قرار رد دعوا، پرونده فاقد اعتبار امر مختومه خواهد بود. این بدان معناست که خواهان می تواند در آینده، مجدداً همان دعوا را با همان خواسته و دلایل طرح کند. این حالت بیشتر برای مواردی مناسب است که خواهان نمی خواهد به طور کامل از حق خود بگذرد، بلکه صرفاً به دلایلی موقتاً از ادامه دادرسی انصراف می دهد.

مثال کاربردی: فرض کنید خواهان برای مطالبه طلبی دعوا مطرح کرده است. در طول دادرسی، خوانده پیشنهاد پرداخت مبلغی را می دهد که خواهان آن را می پذیرد، اما نمی خواهد در آینده امکان طرح مجدد دعوا را در صورت عدم ایفای کامل تعهد از دست بدهد. در این حالت، با رضایت خوانده، قرار رد دعوا صادر می شود.

۲. استرداد دعوی بدون نیاز به رضایت خوانده (انصراف کلی از دعوا/ اسقاط دعوا): پایان قطعی

گاهی اوقات خواهان به صراحت اعلام می کند که به طور کلی از اصل حق دعوای خود انصراف می دهد و خواسته خود را ساقط می کند. در این حالت، نیازی به کسب رضایت خوانده نیست. دادگاه در این صورت، قرار سقوط دعوا صادر می کند.

امکان طرح مجدد دعوا: مهمترین تفاوت این حالت با قرار رد دعوا این است که با صدور قرار سقوط دعوا، پرونده دارای اعتبار امر مختومه می شود. این بدان معناست که خواهان هرگز نمی تواند مجدداً همان دعوا را با همان خواسته و دلایل طرح کند. این اقدام به منزله چشم پوشی کامل و نهایی از حق اقامه دعوا است.

مثال کاربردی: خواهان که برای مطالبه خسارت دعوا کرده بود، پس از مدتی متوجه می شود که موضوع خسارت دیگر برای او اهمیتی ندارد و می خواهد برای همیشه از آن بگذرد. در این صورت، با اعلام انصراف کلی، قرار سقوط دعوا صادر شده و دیگر امکان طرح مجدد آن وجود نخواهد داشت.

تأثیر بر هزینه های دادرسی و جبران خسارت

در هر دو حالت استرداد دعوی، هزینه های دادرسی که خواهان پرداخت کرده، معمولاً به او مسترد نمی شود. علاوه بر این، در برخی موارد، خوانده این حق را دارد که درخواست جبران خساراتی را کند که به دلیل طرح اولیه دعوا متحمل شده است. این خسارات می تواند شامل هزینه های وکیل، هزینه های کارشناسی و سایر مخارجی باشد که خوانده برای دفاع از خود متحمل شده است. دادگاه با بررسی شرایط، ممکن است خواهان را مکلف به پرداخت این خسارات کند.

مقایسه جامع: تفاوت های کلیدی استرداد دادخواست و استرداد دعوی

برای درک بهتر و تفکیک واضح این دو مفهوم حقوقی، می توان تفاوت های کلیدی آن ها را در قالب یک جدول مقایسه ای مشاهده کرد:

وجه تمایز استرداد دادخواست استرداد دعوی
مرحله دادرسی تا پایان اولین جلسه دادرسی (قبل از ورود به ماهیت) پس از اولین جلسه دادرسی تا قبل از ختم دادرسی (در حین رسیدگی ماهوی)
مستند قانونی بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی بند ب ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی
نیاز به رضایت خوانده خیر (خواهان یک جانبه عمل می کند) بله (برای صدور قرار رد دعوا) / خیر (در صورت انصراف کلی و صدور قرار سقوط دعوا)
نوع قرار صادره قرار ابطال دادخواست قرار رد دعوا (با رضایت خوانده) یا قرار سقوط دعوا (در صورت انصراف کلی)
امکان طرح مجدد دعوا بله بله (در صورت صدور قرار رد دعوا) / خیر (در صورت صدور قرار سقوط دعوا)
اعتبار امر مختومه ندارد ندارد (در صورت صدور قرار رد دعوا) / دارد (در صورت صدور قرار سقوط دعوا)
اثر بر خواسته کل دادخواست (کان لم یکن تلقی می شود) کل یا قسمتی از خواسته (قابل تفکیک و انتخاب است)
ماهیت حقوقی انصراف از شروع دادرسی و تقدیم اولیه انصراف از ادامه دادرسی و پیگیری خواسته

استرداد در مراحل بالاتر دادرسی: تجدیدنظر و فرجام خواهی

امکان استرداد صرفاً به مرحله بدوی محدود نمی شود و در مراحل تجدیدنظر و فرجام خواهی نیز سازوکارهای مشابهی برای خواهان پیش بینی شده است. این امر نشان می دهد که قانون گذار قصد داشته است تا در تمامی مراحل دادرسی، امکان انعطاف و بازنگری در ادامه پرونده را برای طرفین فراهم آورد.

استرداد دادخواست تجدیدنظر: بازگشت به رای بدوی

در صورتی که یکی از طرفین از رأی دادگاه بدوی ناراضی باشد و دادخواست تجدیدنظر تقدیم کند، ممکن است در طول رسیدگی در مرحله تجدیدنظر، به دلایلی تصمیم به انصراف از این درخواست بگیرد. ماده ۳۶۳ قانون آیین دادرسی مدنی صراحتاً به امکان استرداد دادخواست تجدیدنظر اشاره دارد. اثر حقوقی این اقدام، صدور قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر توسط مرجع تجدیدنظر است.

با ابطال دادخواست تجدیدنظر، پرونده از رسیدگی در این مرحله خارج می شود. مهمترین پیامد آن این است که رأی صادرشده در دادگاه بدوی، قطعیت پیدا می کند و به مرحله اجرا گذاشته می شود. این موضوع نشان می دهد که استرداد دادخواست تجدیدنظر، می تواند تصمیمی بسیار تعیین کننده باشد و مستقیماً بر سرنوشت رأی اولیه تأثیر می گذارد.

استرداد دادخواست فرجام خواهی: پیامدها برای فرجام خواهی تبعی

مرحله فرجام خواهی، بالاترین مرحله رسیدگی قضایی است که در دیوان عالی کشور انجام می شود و هدف آن بررسی تطبیق رأی با موازین قانونی است. امکان استرداد دادخواست فرجام خواهی نیز در قانون پیش بینی شده است. طبق ماده ۴۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر فرجام خواه دادخواست فرجامی خود را مسترد کند یا دادخواست او رد شود، حق درخواست فرجام تبعی ساقط می شود و اگر درخواست فرجام تبعی شده باشد، بلااثر می شود.

فرجام تبعی به این معناست که خوانده (فرجام خوانده) می تواند در پاسخ به دادخواست فرجام خواهی، خود نیز اقدام به فرجام خواهی کند. با استرداد دادخواست اصلی فرجام خواهی، این حق از بین می رود یا بی اثر می شود. این نکته ظریف حقوقی، اهمیت آگاهی از پیامدهای هرگونه استرداد در مراحل مختلف را برجسته می سازد.

نکات مهم و ابهامات رایج: روشن کردن مسیر

در مواجهه با مفاهیم استرداد دادخواست و استرداد دعوی، ممکن است سوالات و ابهامات متعددی در ذهن افراد ایجاد شود. بررسی دقیق این نکات می تواند به تصمیم گیری آگاهانه تر کمک کند.

تفاوت قرار ابطال دادخواست، قرار رد دعوا و قرار سقوط دعوا

این سه قرار قضایی، نتایج متفاوتی از انصراف خواهان را به همراه دارند:

  • قرار ابطال دادخواست: زمانی صادر می شود که خواهان دادخواست خود را تا پایان اولین جلسه دادرسی مسترد کرده باشد (بند الف ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م). اثر آن کان لم یکن شدن دادخواست است و خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را مطرح کند.
  • قرار رد دعوا: زمانی صادر می شود که خواهان پس از اولین جلسه دادرسی و با رضایت خوانده، دعوای خود را مسترد کند (بند ب ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م). در این حالت نیز خواهان می تواند مجدداً دعوا را طرح کند و پرونده فاقد اعتبار امر مختومه است.
  • قرار سقوط دعوا: زمانی صادر می شود که خواهان پس از اولین جلسه دادرسی، به طور کلی از حق خود انصراف داده و دعوا را ساقط کند (بند ب ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م). در این صورت، پرونده دارای اعتبار امر مختومه می شود و امکان طرح مجدد دعوا وجود ندارد.

استرداد قسمتی از خواسته

آیا امکان دارد که خواهان فقط قسمتی از خواسته خود را مسترد کند؟ پاسخ مثبت است. در صورتی که خواسته قابل تجزیه باشد، خواهان می تواند قسمتی از آن را مسترد کند. این امکان عمدتاً در مورد استرداد دعوی (پس از اولین جلسه) مطرح می شود و می تواند منجر به صدور قرار رد دعوا یا سقوط دعوا برای همان قسمت از خواسته شود، در حالی که رسیدگی به سایر قسمت ها ادامه می یابد. به عنوان مثال، اگر خواهان هم مطالبه وجه و هم مطالبه خسارت تأخیر تأدیه کرده باشد، می تواند صرفاً خواسته مربوط به خسارت را مسترد کند.

ختم دادرسی به چه معناست؟

مفهوم ختم دادرسی نقطه پایانی برای امکان استرداد دعوی است. ختم دادرسی زمانی اتفاق می افتد که دادگاه تمامی مراحل رسیدگی، از جمله تبادل لوایح، اخذ دفاعیات، اجرای قرار کارشناسی یا معاینه محلی و … را به پایان رسانده و خود را آماده صدور رأی قطعی می بیند. به عبارت دیگر، پس از اعلام ختم دادرسی توسط قاضی، دیگر هیچ گونه اقدامی از جمله استرداد دعوی امکان پذیر نخواهد بود و دادگاه مکلف به صدور رأی است.

تأثیر استرداد بر هزینه های دادرسی و جبران خسارت خوانده

همان طور که پیش تر اشاره شد، در اکثر موارد استرداد دادخواست یا دعوی، هزینه های دادرسی که خواهان پرداخت کرده، به او مسترد نمی شود. علاوه بر این، خوانده می تواند درخواست جبران خساراتی را داشته باشد که به دلیل طرح دعوا (و حتی در ادامه، استرداد آن) متحمل شده است. این خسارات ممکن است شامل حق الوکاله وکیل، هزینه های دفتری، و سایر مخارجی باشد که خوانده برای دفاع از خود متحمل شده و دادگاه تشخیص دهد که خواهان باید آن ها را جبران کند. در این زمینه، مشورت با وکیل برای ارزیابی دقیق شرایط و امکان جبران خسارت ضروری است.

تفاوت انصراف از دعوا با صلح و سازش

هرچند انصراف از دعوا و صلح و سازش هر دو می توانند به ختم یک پرونده قضایی منجر شوند، اما ماهیت حقوقی متفاوتی دارند. صلح و سازش یک قرارداد بین طرفین دعوا است که به موجب آن، اختلافات خود را با توافق دوطرفه حل و فصل می کنند. این توافق می تواند در قالب صلح نامه تنظیم شده و به دادگاه ارائه شود تا دادگاه گزارش اصلاحی صادر کند. گزارش اصلاحی مانند حکم دادگاه لازم الاجرا است و می تواند به طور کلی به دعوا خاتمه دهد و مانع از طرح مجدد آن شود.

اما انصراف از دعوا (به ویژه در قالب سقوط دعوا) یک عمل یک جانبه از سوی خواهان است که به معنای چشم پوشی از حق اقامه دعواست و لزوماً نتیجه توافق با خوانده نیست. اگرچه صلح و سازش نیز می تواند انگیزه ای برای استرداد دعوی (با رضایت خوانده) باشد، اما خود استرداد دعوی به تنهایی یک قرارداد دوطرفه نیست.

اهمیت مشاوره حقوقی

با توجه به پیچیدگی های این مفاهیم و پیامدهای حقوقی عمیق هر یک از آن ها، به شدت توصیه می شود که پیش از هرگونه اقدام برای استرداد دادخواست یا دعوی، با یک وکیل متخصص و باتجربه مشورت شود. یک وکیل می تواند با بررسی دقیق شرایط پرونده، مرحله دادرسی، و منافع موکل، بهترین راهکار را پیشنهاد داده و از بروز هرگونه تضییع حقوق یا تحمیل هزینه های ناخواسته جلوگیری کند. تصمیم گیری عجولانه یا بدون آگاهی کامل می تواند عواقب جبران ناپذیری در پی داشته باشد.

تصمیم به استرداد دادخواست یا دعوی، گامی سرنوشت ساز در مسیر دادرسی است که جز با آگاهی کامل از شرایط، مراحل و پیامدهای قانونی آن، نباید برداشته شود؛ زیرا می تواند آینده حقوقی یک فرد را به کلی تغییر دهد.

نتیجه گیری

تفاوت میان استرداد دادخواست و استرداد دعوی، یکی از ظرافت های مهم و کلیدی در آیین دادرسی مدنی ایران است که شناخت دقیق آن برای تمامی افراد درگیر در دعاوی حقوقی، از خواهان و خوانده گرفته تا دانشجویان و حتی وکلای محترم، از اهمیت بالایی برخوردار است. همان طور که در این مطلب مشاهده شد، این دو مفهوم، هرچند در هدف کلی (انصراف از ادامه دادرسی) مشترک هستند، اما از نظر زمان امکان پذیری، نیاز به رضایت خوانده، نوع قرار صادره از سوی دادگاه و مهم تر از همه، پیامد آن بر امکان طرح مجدد دعوا و اعتبار امر مختومه، تفاوت های بنیادینی دارند.

استرداد دادخواست، گامی است که در ابتدای مسیر و تا قبل از ورود جدی به ماهیت دعوا برداشته می شود و پیامد آن قرار ابطال دادخواست است که امکان طرح مجدد دعوا را محفوظ نگه می دارد. در مقابل، استرداد دعوی پس از آغاز رسیدگی ماهوی و در میانه راه دادرسی انجام می شود که بسته به رضایت خوانده و اراده خواهان، می تواند به قرار رد دعوا (با امکان طرح مجدد) یا قرار سقوط دعوا (با اعتبار امر مختومه و عدم امکان طرح مجدد) منجر گردد. علاوه بر این، این امکانات در مراحل تجدیدنظر و فرجام خواهی نیز با شرایط و آثار خاص خود پیش بینی شده اند.

تصمیم گیری در مورد انتخاب هر یک از این سازوکارها، نیازمند آگاهی کامل از تمامی جزئیات قانونی و ارزیابی دقیق شرایط پرونده است. درک این تفاوت ها می تواند به افراد کمک کند تا با چشمان باز و اطلاعات کافی، مسیر حقوقی خود را مدیریت کرده و از تضییع حقوق خود یا مواجهه با عواقب ناخواسته جلوگیری نمایند. از همین رو، همواره توصیه می شود قبل از هرگونه اقدام در این زمینه، از مشاوره و راهنمایی یک وکیل متخصص بهره مند شوید تا بهترین تصمیم ممکن برای وضعیت حقوقی شما اتخاذ گردد.

دکمه بازگشت به بالا