خلاصه کتاب زمان زندگی شما ( نویسنده آنتونی رابینز )

کتاب زمان زندگی شما اثر آنتونی رابینز، نه تنها یک راهنمای مدیریت زمان، بلکه برنامه ای جامع برای تسلط بر سرنوشت و دستیابی به رضایت عمیق در زندگی است. این اثر به افراد می آموزد که کنترل زمان به معنای کنترل انرژی و توجه فردی است و با سازماندهی موثر آن، می توانند به اهداف خود دست یابند و زندگی دلخواه خود را خلق کنند.

آنتونی رابینز، نامی آشنا در دنیای خودسازی و موفقیت، سال هاست که با آموزه های تحول آفرین خود میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. در میان آثار و برنامه های متعدد او، زمان زندگی شما (The Time of Your Life) جایگاه ویژه ای دارد. این برنامه، فراتر از تکنیک های مرسوم مدیریت زمان، به عمق فلسفه زندگی و هدف گذاری می پردازد و راهی نوین برای دستیابی به حداکثر پتانسیل فردی و احساس رضایت پایدار ارائه می دهد. بسیاری از افراد احساس می کنند زمان کافی برای رسیدن به اهدافشان یا ایجاد تغییرات مثبت در زندگی ندارند. این حس کمبود وقت، اغلب به سردرگمی در اولویت بندی ها، عدم انگیزه و در نهایت، ناکامی در دستیابی به آرزوها منجر می شود. رابینز در این برنامه به این باور غلط می پردازد که مشکل اصلی، کمبود زمان نیست، بلکه نحوه تفکر و سازماندهی آن است. او تأکید می کند که هر فردی، فارغ از موقعیت فعلی اش، توانایی دارد زندگی دلخواه خود را بسازد و به سمت آرزوهایش قدم بردارد. این مقاله به عنوان یک خلاصه جامع، تلاش می کند تا هسته اصلی پیام رابینز را منتقل کرده و راهکارهای کلیدی او را برای تسلط بر زمان و زندگی به زبانی ساده و کاربردی تشریح کند تا خواننده بتواند آموزه های این اثر را در مسیر تحول خود به کار گیرد.

فلسفه اصلی آنتونی رابینز: فراتر از مدیریت زمان سنتی

آنتونی رابینز همواره بر این نکته تأکید می کند که مدیریت زمان به معنای متعارف آن، اغلب ناکارآمد است؛ چرا که تمرکز صرف بر برنامه ریزی دقیق دقیقه ها و ساعت ها، بدون در نظر گرفتن هدف و انرژی درونی، نتیجه ای جز خستگی و سرخوردگی نخواهد داشت. او دیدگاه عمیق تری را مطرح می کند: زمان، در حقیقت معیار سنجش توجه و انرژی فرد است که صرف امور مختلف می شود. این بدان معناست که نحوه اختصاص زمان، بازتابی از اولویت ها، ارزش ها و احساسات اوست. اگر فردی زمان خود را صرف کارهایی می کند که برایش ارزشی ندارند، در واقع انرژی و توجهش را هدر می دهد و از مسیر اصلی اهدافش دور می شود.

رابینز راز مهمی را در این برنامه افشا می کند: موفقیت بدون شادکامی، ناقص و ناکارآمد است و شادکامی واقعی بدون دستاورد نیز به طور کامل ممکن نیست. این جمله، هسته فلسفه او را تشکیل می دهد. او بیان می کند که صرف رسیدن به اهداف مادی یا شغلی، اگر با احساس رضایت درونی و شادکامی همراه نباشد، فرد را به بن بست می رساند. از سوی دیگر، تنها شاد بودن و دست کشیدن از تلاش برای دستاوردها نیز منجر به رکود و عدم رشد می شود. بنابراین، تعادل میان موفقیت (دستاوردها) و شادکامی (رضایت درونی) کلید یک زندگی پربار و معنادار است. این دیدگاه، فرد را به سمت برنامه ریزی و اقداماتی سوق می دهد که نه تنها به نتایج بیرونی منجر شوند، بلکه احساسات درونی او را نیز تغذیه کنند و به او انگیزه و شور زندگی ببخشند.

بسیاری از سیستم های مدیریت زمان بر پایه لیست کارها (To-Do Lists) بنا شده اند. رابینز اما معتقد است که کلید اصلی تسلط بر زمان و زندگی، در ذهنیت و نحوه تفکر فرد نهفته است، نه فقط در داشتن یک لیست از وظایف. او می گوید: «آنچه بیشترین اهمیت را دارد، در واقع نحوه تفکر و سازماندهی زمان است.» اگر ذهنیت فرد بر محدودیت ها، بهانه ها و عدم کنترل متمرکز باشد، هیچ لیست کاری نمی تواند او را به جلو سوق دهد. تغییر واقعی زمانی رخ می دهد که فرد نگرش خود را نسبت به زمان، توانایی ها و اهدافش دگرگون کند. این تغییر ذهنی، به او کمک می کند تا به جای قربانی شرایط بودن، ناخدای کشتی سرنوشت خود شود و با اعتماد به نفس به سمت اهدافش حرکت کند.

ستون های اصلی برنامه زمان زندگی شما

برنامه زمان زندگی شما آنتونی رابینز بر پایه ی چندین ستون اساسی بنا شده است که هر یک نقش حیاتی در فرآیند تحول فرد و دستیابی او به اوج عملکرد و رضایت ایفا می کنند. این ستون ها، یک نقشه راه جامع برای کسی است که می خواهد کنترل کامل زندگی اش را به دست بگیرد.

قدرت تصویرسازی و تعیین اهداف واضح

یکی از اولین و مهم ترین گام ها در مسیر تسلط بر زمان و زندگی، توانایی فرد در تصویرسازی واضح اهداف و تبدیل آن ها به احساسات ملموس است. رابینز آموزش می دهد که اهداف صرفاً آرزوهای دور از دسترس نیستند، بلکه باید به قدری واضح و شفاف در ذهن فرد ترسیم شوند که او بتواند آن ها را نه تنها ببیند، بلکه حس کند. قدرت عواطف در این مرحله حیاتی است؛ زیرا انسان ها مخلوقاتی عاطفی هستند و اقداماتشان توسط احساساتشان هدایت می شود. اگر هدف صرفاً یک مفهوم انتزاعی باقی بماند، شور و اشتیاق لازم برای حرکت به سمت آن ایجاد نخواهد شد. اما زمانی که فرد اهدافش را با جزئیات کامل در ذهنش می سازد و احساسات مثبتی مانند هیجان، شادی، و رضایت را با آن ها پیوند می زند، موتور محرک درونی برای اقدام فعال می شود.

ما مخلوقاتی عاطفی هستیم… و این احساسات، حالا هر کدام را که انتخاب کنیم، کاری را که انجام می دهیم تغییر می دهند. اگر بی علاقه باشیم، چیزها را نادیده می گیریم. اگر خشمگین باشیم، کار دیگری انجام می دهیم… هر احساسی که درونمان داریم تعیین می کند به کجا برویم.

تفاوت اساسی اهداف با رویاها در همین جاست: رویاها می توانند مبهم و بدون تاریخ باشند، اما اهداف باید مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط، و زمان بندی شده (SMART) باشند. رابینز فرد را تشویق می کند تا از سوالات کوانتومی (Quantum Questions) برای وضوح بخشیدن به اهدافش استفاده کند. این سوالات عمیق، به فرد کمک می کنند تا به ریشه خواسته هایش پی ببرد و انگیزه های اصلی خود را کشف کند. او باید از خود بپرسد: «چه چیزی را واقعاً می خواهم؟» و «چرا آن را می خواهم؟» پاسخ به این پرسش ها، به او کمک می کند تا اهدافی را انتخاب کند که با ارزش های اصلی او همسو بوده و احساس اشتیاق عمیقی را در او بیدار کنند. تبدیل این اهداف به واقعیت، مستلزم آن است که فرد آن ها را به بخش جدایی ناپذیری از هویت خود تبدیل کند و هر روز با آن ها زندگی کند.

اوج عملکرد: خلق نقشه راه زندگی شما

پس از تعیین اهداف واضح، گام بعدی خلق یک نقشه راه عملی برای رسیدن به آن هاست. رابینز بر برنامه ریزی متمرکز بر نتایج (Result-Oriented Planning) تأکید دارد، برخلاف سیستم های سنتی که صرفاً بر مدیریت زمان تمرکز می کنند. او سیستمی را ارائه می دهد که توجه اصلی آن بر وظایفی است که مستقیماً به نتایج مطلوب منجر می شوند. این روش به فرد کمک می کند تا از سردرگمی و کارهای بی حاصل اجتناب کند و انرژی خود را بر روی اقدامات مؤثر متمرکز سازد.

برنامه رابینز شامل مراحل عملی برای تبدیل اهداف بلندمدت به برنامه های روزانه و هفتگی قابل اجراست. او یک برنامه عملی گسترده، معروف به برنامه ۱۰ روزه (که در برخی منابع به عنوان برنامه عملی جامع یا Operation Action نیز شناخته می شود)، ارائه می دهد که به فرد کمک می کند تا هر هدف را به گام های کوچک تر و قابل مدیریت تقسیم کند. این فرآیند شامل گام های زیر است:

• کشف وضوح (Clarity): دقیقاً مشخص کردن آنچه فرد می خواهد به دست آورد.
• تعیین انگیزه (Motivation): درک عمیق دلیل پشت هر هدف و ارتباط آن با احساسات و ارزش های فرد.
• توسعه استراتژی (Strategy): ایجاد یک برنامه گام به گام برای رسیدن به هدف.
• اقدام (Action): شروع به اجرای برنامه با گام های کوچک و مداوم.
• بازبینی و اصلاح (Review and Refine): بررسی منظم پیشرفت و ایجاد تغییرات لازم.

این برنامه به فرد این امکان را می دهد که به جای حس غرق شدن در انبوه کارها، هر روز با تمرکز و هدفمندی به سمت اهدافش حرکت کند. او می آموزد که چگونه اولویت های خود را بر اساس اهمیت و تأثیرگذاری بر نتایج نهایی تعیین کند، نه صرفاً بر اساس فوریت.

اهرم کردن احساسات و کنترل حالات عاطفی

رابینز معتقد است که احساسات، سوخت موتور اقدامات فرد هستند. این که چگونه فرد احساس می کند، مستقیماً بر آنچه انجام می دهد یا انجام نمی دهد، تأثیر می گذارد. بی علاقگی می تواند منجر به تعلل شود، در حالی که خشم ممکن است به اقدامات مخرب یا سازنده (بسته به نحوه هدایت آن) بینجامد. شادی و هیجان، فرد را به سمت انجام کارهایی با شور و اشتیاق بیشتر سوق می دهند. بنابراین، توانایی کنترل و اهرم کردن حالات عاطفی، برای حفظ انگیزه و اشتیاق در طول مسیر دستیابی به اهداف حیاتی است.

او روش های متعددی را برای تغییر حالت عاطفی ارائه می دهد، از جمله:

• تغییر فیزیولوژی: تغییر حالت بدن، تنفس، یا حرکات فیزیکی. ایستادن قاطعانه، لبخند زدن، و تنفس عمیق می توانند به سرعت حالت عاطفی فرد را دگرگون کنند.
• تغییر تمرکز: فرد باید توجه خود را از مشکل به راه حل یا از آنچه کم دارد به آنچه دارد، تغییر دهد. تمرکز بر سپاسگزاری یا لحظات شاد گذشته می تواند حالات منفی را از بین ببرد.
• تغییر الگوهای زبانی و معنایی: کلماتی که فرد برای توصیف تجربیاتش به کار می برد، بر احساس او تأثیر می گذارد. تغییر کلمات منفی به کلمات خنثی یا مثبت می تواند درک فرد از موقعیت را تغییر دهد.

با تسلط بر این تکنیک ها، فرد قادر خواهد بود در مواجهه با چالش ها، به جای تسلیم شدن در برابر احساسات منفی مانند ناامیدی یا ترس، به سرعت حالت عاطفی خود را تغییر داده و انگیزه لازم برای ادامه مسیر را در خود ایجاد کند. این کنترل بر احساسات، به او امکان می دهد تا حتی در سخت ترین شرایط نیز عملکردی اوج گرا داشته باشد.

پایداری و بازبینی: تضمین موفقیت بلندمدت

دستیابی به اهداف و حفظ موفقیت، یک فرآیند یک باره نیست، بلکه یک چرخه مداوم از اقدام، بازخورد و اصلاح است. رابینز بر اهمیت بازبینی منظم برنامه ها و اهداف تأکید می کند. این بازبینی ها به فرد کمک می کنند تا پیشرفت خود را ارزیابی کند، موانع را شناسایی کند و در صورت نیاز، استراتژی های خود را تنظیم کند. او باید هر هفته زمانی را برای مرور آنچه انجام داده است، آنچه باید انجام دهد، و آنچه آموخته است، اختصاص دهد. این فرآیند، او را در مسیر درست نگه می دارد و از انحراف از مسیر اصلی جلوگیری می کند.

علاوه بر بازبینی، رابینز تأکید می کند که جشن گرفتن موفقیت های کوچک برای حفظ انگیزه و اشتیاق حیاتی است. انسان ها به پاداش نیاز دارند تا در مسیر بمانند. هر بار که فرد به یک نقطه عطف، هر چند کوچک، دست می یابد، باید آن را جشن بگیرد و به خود پاداش دهد. این پاداش ها می توانند از یک استراحت کوتاه تا یک خرید کوچک یا یک فعالیت لذت بخش متفاوت باشند. جشن گرفتن موفقیت ها، نه تنها سیستم پاداش دهی مغز را فعال می کند و احساس خوبی را در فرد ایجاد می کند، بلکه به او یادآوری می کند که تلاش هایش بی ثمر نیستند و به او قدرت می دهد تا برای چالش های بزرگ تر آماده شود. این رویکرد، او را در طولانی مدت متعهد و پرانرژی نگه می دارد.

درس های عملی و نکات کاربردی از زمان زندگی شما

برنامه زمان زندگی شما تنها یک چارچوب نظری نیست، بلکه سرشار از درس های عملی و تمرین های کاربردی است که فرد می تواند بلافاصله آن ها را در زندگی خود به کار گیرد. هدف اصلی این است که آموزه ها به اقدامات ملموس تبدیل شوند و نتایج واقعی به بار آورند.

چگونه تعادل بین کار و تفریح را برقرار کنیم؟

یکی از چالش های رایج در زندگی مدرن، برقراری تعادل میان کار و تفریح است. بسیاری از افراد یا تا مرز خستگی کار می کنند، یا ساعت های طولانی را به بطالت می گذرانند. آنتونی رابینز می گوید: «تلاش و تفریح نیازهای ضروری ما هستند، اما ما فراموش می کنیم که باید میان آن ها تعادل برقرار کنیم.» او تأکید می کند که زندگی پربار، نیازمند هر دو جنبه است و افراط در هر یک، منجر به ناکامی و نارضایتی می شود.

رابینز راهکارهایی برای ایجاد این تعادل ارائه می دهد. او پیشنهاد می کند که فرد باید زمان های مشخصی را هم برای کار متمرکز و هم برای استراحت، تفریح و ارتباطات اجتماعی اختصاص دهد. این زمان بندی باید آگاهانه و با هدف باشد، نه اینکه صرفاً اتفاقی رخ دهد. برای مثال، برنامه ریزی برای گذراندن وقت با عزیزان، ورزش، یا سرگرمی های مورد علاقه به همان اندازه کار مهم است. این رویکرد به فرد کمک می کند تا انرژی خود را بازسازی کند، از فرسودگی شغلی جلوگیری کند، و احساس رضایت کلی از زندگی را افزایش دهد. او می آموزد که استراحت و تفریح، نه تنها اتلاف وقت نیستند، بلکه برای حفظ اوج عملکرد و خلاقیت ضروری اند.

رهایی از سردرگمی و دستیابی به وضوح در زندگی

سردرگمی یکی از بزرگترین موانع در مسیر دستیابی به اهداف است. زمانی که فرد نمی داند چه می خواهد یا چگونه به آن برسد، دچار بلاتکلیفی می شود و در نتیجه اقدامی انجام نمی دهد. زمان زندگی شما به فرد کمک می کند تا از این حالت سردرگمی رهایی یابد و به وضوح در زندگی خود دست پیدا کند.

تمرکز اصلی بر روی پرسیدن سوالات صحیح از خود است. رابینز فرد را تشویق می کند تا به جای پرسیدن «چرا من؟» (که قربانی محور است)، بپرسد «اکنون چه کاری می توانم انجام دهم تا وضعیت را بهبود بخشم؟» یا «چه منابعی در اختیار دارم که می توانم از آن ها استفاده کنم؟» این نوع سوالات که او آن ها را «سوالات کوانتومی» می نامد، ذهن را از تمرکز بر مشکل به سمت یافتن راه حل ها و پتانسیل ها سوق می دهند. با این تمرین ها، فرد می آموزد که:

• اهداف خود را به صورت مشخص و قابل اندازه گیری تعریف کند.
• قدم های کوچک و عملی برای رسیدن به هر هدف را شناسایی کند.
• منابع درونی و بیرونی خود را برای دستیابی به آن ها فعال سازد.
• پشتکار و انگیزه لازم را از طریق تمرکز بر نتایج و احساسات مثبت حفظ کند.

این وضوح، به فرد اعتماد به نفس لازم برای برداشتن گام های مؤثر را می دهد و او را از چرخه ناکارآمدی و بهانه تراشی خارج می سازد.

چگونه بر بهانه ها غلبه کنیم و عملگرا باشیم؟

یکی از مهمترین موانع در مسیر رسیدن به اهداف، بهانه هایی است که فرد برای عدم اقدام می تراشد. «وقت ندارم»، «پول ندارم»، «نمی دانم از کجا شروع کنم»؛ این ها تنها چند نمونه از بهانه های رایجی هستند که فرد را از حرکت باز می دارند. آنتونی رابینز تأکید می کند که این بهانه ها، در واقع موانع ذهنی هستند و نه واقعیت های غیرقابل تغییر.

او فرد را به چالش می کشد تا مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیرد و از حالت قربانی بودن خارج شود. روش او برای غلبه بر بهانه ها، شامل موارد زیر است:

• شناسایی بهانه های اصلی: فرد باید به صورت آگاهانه بهانه هایی را که مانع او می شوند، شناسایی کند.
• تغییر الگوهای فکری: به جای تمرکز بر محدودیت ها، فرد باید بر توانایی ها و منابع موجود تمرکز کند.
• ایجاد اهرم درد و لذت: رابینز می آموزد که فرد باید درد ناشی از ادامه وضعیت فعلی (که با بهانه ها همراه است) و لذت ناشی از دستیابی به اهداف (از طریق اقدام) را برای خود ملموس کند. این اهرم، انگیزه قدرتمندی برای اقدام ایجاد می کند.
• گام های کوچک و مداوم: حتی برداشتن کوچکترین قدم ها، به فرد حس پیشرفت می دهد و او را از حالت رکود خارج می سازد.

با به کارگیری این اصول، فرد می آموزد که عملگرا باشد و از منطقه امن خود خارج شود. او درمی یابد که هیچ تغییر بزرگی بدون اقدام اتفاق نمی افتد و مسئولیت کامل زندگی خود و دستیابی به آرزوهایش بر عهده اوست. این تبدیل از بهانه جو به عملگرا، سنگ بنای هرگونه موفقیت و رضایت در زندگی است.

آنتونی رابینز: بنیانگذار تحول

آنتونی رابینز، با نام کامل آنتونی جی رابینز، در ۲۹ فوریه ۱۹۶۰ در شمال هالیوود، کالیفرنیا به دنیا آمد. او یک نویسنده، سخنران انگیزشی، مربی زندگی و کسب وکار، و فعال بشردوستانه آمریکایی است که شهرت جهانی دارد. رابینز از جوانی به دنبال درک الگوهای موفقیت و روانشناسی انسانی بود و با مطالعه و مربیگری افراد برجسته در زمینه های مختلف، فلسفه و روش های منحصر به فرد خود را توسعه داد. او نه تنها با سمینارهای پرشور و انرژی بخش خود میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار داده، بلکه از طریق کتاب ها و برنامه های صوتی اش نیز به ابزار قدرتمندی برای تحول فردی تبدیل شده است.

فلسفه اصلی رابینز بر این محور است که هر فردی دارای پتانسیل نامحدودی برای دستیابی به اهداف و خلق زندگی رویایی خود است. او معتقد است که محدودیت ها عمدتاً در ذهن افراد قرار دارند و با تغییر الگوهای فکری، عاطفی و رفتاری، می توان به هر چیزی که تصور می شود، دست یافت. او بر اهمیت کنترل حالات عاطفی، تعیین اهداف واضح، اقدام انبوه و مداوم، و یادگیری از تجربیات تأکید می کند. رابینز به جای تمرکز بر مشکلات، افراد را به یافتن راه حل ها و استفاده از قدرت درونی خود تشویق می کند.

او علاوه بر زمان زندگی شما، آثار برجسته دیگری نیز دارد که هر یک به جنبه های مختلف رشد فردی و موفقیت می پردازند. از جمله مشهورترین کتاب های او می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• بیداری غول درون (Awaken the Giant Within): این کتاب به فرد می آموزد که چگونه بر ترس های خود غلبه کند، تصمیمات آگاهانه بگیرد و سرنوشت خود را در دست گیرد. این اثر به عنوان یک دایرةالمعارف قدرتمند در زمینه روانشناسی موفقیت شناخته می شود.
• نیروی حیات (Life Force): جدیدترین اثر رابینز که به بررسی پیشرفت های حوزه سلامت، طول عمر، و بهینه سازی انرژی بدن می پردازد و راهکارهایی عملی برای افزایش طول عمر و کیفیت زندگی ارائه می دهد.
• تزلزل ناپذیر (Unshakeable): این کتاب به اصول سرمایه گذاری و دستیابی به استقلال مالی می پردازد و راهنمایی های عملی برای ساخت ثروت و حفظ آن در هر شرایط اقتصادی ارائه می کند.
• پول: بازی را مسلط شو (Money: Master the Game): اثری جامع در زمینه مالی که به فرد کمک می کند تا با اتخاذ استراتژی های صحیح، آینده مالی خود را تضمین کند.

ارتباط میان این آثار و زمان زندگی شما در یک فلسفه جامع نهفته است: تسلط بر ابعاد مختلف زندگی. در حالی که زمان زندگی شما بر مدیریت زمان و انرژی در راستای اهداف تمرکز دارد، سایر کتاب های او به جزئیات دستیابی به قدرت درونی، سلامت، و استقلال مالی می پردازند. تمام آثار او یک پیام مشترک دارند: فرد دارای پتانسیل عظیمی است که می تواند با به کارگیری اصول صحیح، آن را آزاد کند و به یک زندگی فوق العاده دست یابد.

رابینز همچنین بنیاد آنتونی رابینز را تأسیس کرده است، یک سازمان خیریه که هدف آن کمک به افراد و جوامع در سراسر جهان برای غلبه بر فقر و چالش ها و دستیابی به رشد شخصی و حرفه ای است. این بنیاد از طریق برنامه های مختلف تغذیه، آموزش، و توسعه رهبری، به میلیون ها نفر کمک کرده است. تعهد رابینز به بخشندگی و کمک به دیگران، بخش جدایی ناپذیری از هویت او و فلسفه زندگی اش را تشکیل می دهد و او را به یک بنیانگذار تحول در معنای واقعی کلمه تبدیل کرده است.

نتیجه گیری: زمان زندگی شما، فرصت بی بدیل شماست

در پایان، می توان گفت که خلاصه کتاب زمان زندگی شما ( نویسنده آنتونی رابینز ) بیش از یک راهنمای ساده برای برنامه ریزی روزانه است؛ این اثری است که به فرد دیدگاهی عمیق تر نسبت به با ارزش ترین دارایی او، یعنی زمان، می دهد. آنتونی رابینز به فرد می آموزد که زمان تنها مجموعه ای از ساعت ها و دقیقه ها نیست، بلکه تجلی انرژی، توجه و تمرکز اوست. کنترل زمان، در حقیقت به معنای کنترل سرنوشت فرد و توانایی او در خلق زندگی ای است که واقعاً آرزویش را دارد.

پیام اصلی رابینز همواره این بوده است که قدرت انتخاب و تغییر، در دستان خود ماست. او به فرد یادآوری می کند که مستقل از شرایط فعلی، موقعیت مالی، یا چالش های پیش رو، همیشه این توانایی را دارد که تصمیمات جدیدی بگیرد، الگوهای فکری خود را تغییر دهد و اقدامات متفاوتی انجام دهد. این قدرت درونی، همان چیزی است که می تواند مسیر زندگی فرد را دگرگون کند. زمان زندگی شما با ارائه ابزارها و استراتژی های عملی برای تعیین اهداف، مدیریت احساسات، و برنامه ریزی متمرکز بر نتایج، به فرد این امکان را می دهد که به جای قربانی شرایط بودن، ناخدای سرنوشت خود شود و کشتی زندگی اش را به سمت سواحل موفقیت و رضایت هدایت کند.

دستیابی به اوج عملکرد و رضایت پایدار، مستلزم اقدام است. خواندن این خلاصه تنها اولین گام است. تحول واقعی زمانی آغاز می شود که فرد آموزه های آنتونی رابینز را در زندگی روزمره خود به کار گیرد، با اشتیاق عمل کند، و در مسیر تحقق رویاهایش ثابت قدم باشد. هر فردی با به کارگیری این اصول می تواند یک زندگی هدفمند، پربار و سرشار از رضایت را آغاز کند و پتانسیل های نامحدود خود را به واقعیت تبدیل کند. این فرصت بی بدیل، اکنون در اختیار اوست.