در بر کدام پاشنه میچرخد
بهار سال 1996 بود. مجلس چهارم به پایان رسید و انتخابات مجلس پنجم برگزار شد. در هفته های آخر فعالیت مجلس ، چهارمین گزارش استعلام مجلس توسط جانبازان و موسسه محروم صادر شد. این گزارش به دنبال شماره 123 میلیارد دلار بود که توسط روزنامه سلام دنبال شد و مدیریت بنیاد و بانک صادرات با متهمان در این پرونده شرکت کردند که توضیحات مفصلی را می طلبد. نکته تحقیق این بود که از حدود 150 پرونده موسسه که به طور تصادفی انتخاب شده بودند ، گزارش کاملی درباره فساد منتشر کردند.
به گزارش دیباروز ، عباس عبدی برگه اعتبار سنجی وی نوشت: “البته تعداد پرونده هایی که قابل بررسی است بسیار بیشتر بود و این پرونده ها به عنوان نمونه 150 نفر انتخاب شدند.” این گزارش در روزهای آخر آن مجلس ارائه شد و سپس به بایگانی ارائه شد! اگر اخباری راجع به آن می دانید به ما اطلاع دهید و از آن آگاه باشید. این گزارش به گونه ای بود که من می خواستم خلاصه ای از آن را در تعدادی از روزنامه های السلام بنویسم ، اما در پایان با مشورت با دکتر محترم ، احتیاط را به عنوان یک شرایط ذهن در نظر گرفتم و انتشار آن را متوقف کردم. جای تاسف بود که نسخ خطی او نیز حفظ نشده است. اکنون ، شورای دهم ، 24 سال پس از این رویداد ، گزارشی مشابه در مورد صنعت خودرو را در روزهای پایانی خود تهیه و منتشر کرد. سرنوشت این گزارش از نظر تغییر رویه ها و خط مشی ها مشابه گزارش های قبلی و قبلی است و امیدوارم تحقیقات و تحقیقات در زمینه بایگانی و عدم توجه به تحقیقات و تحقیقات انجام شود. البته بطور طبیعی بایگانی شد !! وقتی گزارش جستجوی ماشین را می خوانیم ، متوجه می شویم که کل ساختار دارای نقایص است. سپس مردم اعتراض می کنند که قیمت خودروها در ایران بسیار گران است و کیفیت آن پایین است و برای اداره در آنجا اشاره به مشکلات دارد. اگر بهترین کشاورزانی را که مایل به تولید محصولات معنی دار با آب آلوده و فاضلاب در خاکهای با کیفیت پایین و شور هستند ، رها کنیم ، انتظار بیهوده را داریم. حال بیایید لیست مشکلات این صنعت را مرور کنیم:
سیاست های ضعیف و ضعیف کلان صنعت
تضاد بین مالکیت و مدیریت
مشارکت کامل دولت در مدیریت ، در حالی که فقط حدود 20٪ سهام.
– خودروسازان مشغول تجارت هستند و تنها ایران خودرو 107 شرکت تابعه دارد. شما فقط باید به تعداد صدها عضو هیئت مدیره این شرکت های برهنه و شفاف توجه کنید که مکان مناسبی برای اتلاف منابع ، اجاره و استخدام افراد قدرت است. ساختار سازمانی شما ریشه اصلی این فساد بود.
تغییرات شدید و مصنوعی در نرخ ارز و عدم ضمانت خطرات نوسانات ارزی
عدم وجود ساختار مالی بانکی مناسب برای تأمین نیاز شرکت ها
– مجازات
– قیمت گذاری گرافیکی
تضاد منافع در تصمیم گیری و تصمیم گیری که منشأ فساد و تضاد منافع است و …
حضور تعداد زیادی از مؤسسات نظارتی ، قضایی و امنیتی در این صنعت که پایه و اساس فساد جدید است که جزئیات آن حتی نمی توان در آن نوشت.
نیروی کار مازاد که با روی کار آمدن هر مدیر دولت افزایش یافته است. سهم دستمزد در قیمت محصول نهایی سه برابر استاندارد جهانی است. کار تحمیل شده به شرکتهای خودروسازی بدون تخصص یا به دلیل انتخابات و موارد دیگر.
پرداخت هزینه های سیاسی از جیب خودروسازان ، مانند در دوره احمدی نژاد ، یا راه اندازی کارخانه یا صادرات خودرو به سنگال و موریتانی ، که بیش از 158 میلیون دلار برای یک شرکت بازگردانده و نابود نکرده اند.
– انتصاب و تحمیل مدیران دولت بدون صلاحیت ، تجربه ، مدیریت بخشنامه و مهلت شبانه!
– فروش اجباری از جیب مصرفی نهایی کارگزاران و اشخاص دارای امتیازات ویژه. از جمله موارد دیگر ، مجبور به فروش پیش فروش با قیمت پایین تر از بازار ، باعث شده تا 30 هزار میلیارد دلار ضرر در صنعت خودرو داشته باشد.
تصمیمات اجاره ای توسط برخی افراد از طریق اتومبیل ها گرفته می شود ، اما در حقیقت سود برای دیگران رفته است. مانند اجازه دادن به 70 درصد معلولین و جانبازان خودروهایی را که مورد سوء استفاده دیگران قرار گرفته اند وارد می کنند.
این بخشی از مشکلات صنعت است و تا زمانی که این مشکلات جدی ساختاری برطرف نشود ، تشکیل دادگاه های ضد فساد چیزی جز دارو نخواهد بود. در گزارش تحقیق گروهی از راه حل ها نیز ذکر شده است ، اما امکان جدی برای اجرای این راه حل ها وجود ندارد. بنابراین درهای صنعت خودرو در ادامه دوره های گذشته به چرخش خود ادامه خواهد داد.
انتهای پیام