مکتب «گفت و گو» و «قاعده ی احترام»؛ پرده هایی از حکمت یک مصلح

مکتب «گفت و گو» و «قاعده ی احترام»؛ پرده هایی از حکمت یک مصلح

معتقدان به آنچه من “مکتب گفتگو” می نامم دنیای اندیشه و عمل را تعاملی می دانند و از قلب گفتگو درباره نوآوری و خلق جدید می اندیشند. گفتگوها به ابزارهای منطقی خود پایبند هستند و در موقعیت مساوی قرار می گیرند. کسی که بدون لکنت صحبت می کند بدون مشکل می شنود. قوانین خرد و زورگویی وجود ندارد. در این مدل گفتگو به عنوان یک استراتژی و رفتار اولویت مشخصی دارد و هر روش دیگری در درجه دوم است.

اساس گفتگو در اندیشه و رفتار آیت الله است

دیدار آیت الله سیستانی و پاپ نمادی از اهمیت “گفتگو” در دنیای امروز است. خوشبختانه ، گرایش آیت الله سیستانی به مکتب همزیستی و اعتقاد وی به اصل گفتگو ، در تاریخ باشکوه شیعیان جایگاه والایی دارد و اکنون نه تنها در اخلاق و رفتار آیت الله ریشه دارد بلکه در فقه وی نیز ریشه دارد. این قدرت بزرگ تبلور دارد.

جامعه شکسته ، ماجراجو و مبارز عراق از نزدیک با ابعاد فکری و اجتماعی مکتب آیت الله آشنا است. آنها این مکتب را در به رسمیت شناختن حقوق همه طبقات و مذاهب ، با تأکید بر ساختار چند لایه جامعه عراق و لزوم مشارکت عمومی ، رد دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت ، تأکید بر همزیستی اقوام و مذاهب و اهمیت همزیستی بین مردم و ادیان. آزادی انتخاب ، ضرورت تشکیل دولت مدنی در عراق ، به رسمیت شناختن حق مخالفت برای اعتراض ضمن پرهیز از خشونت به طور کلی ، آزادی رسانه ها و احزاب ، جلوگیری از تشدید اختلافات قومی و مذهبی ، پرهیز از برتری طبقاتی و مخالفت به بخشها: مانند “بالاتر و پایین تر” و همچنین محرومیت روحانیون از سیاست مستقیم ، آنها مداخله در امور اجرایی را مشاهده کردند و از ورود به جزئیات سیاست جلوگیری کردند. اما این خصوصیات همه در هسته تفسیرهای مدرن و مترقی ، نظریه پردازی مدرنیستی ، خلاقیت و ابتکارات “آیت الله” و “فرقه گرایی” وی است که متعلق به موضوعات اساسی تری به نام عزت ، حقوق بشر و منافع انسانی است که همان قانون مهم “صدمه نرساندن”. “ضرری ندارد” و “اصل احترام بدیع و فقهی” حاصل شده است. از این منظر ، آنها سعی کردند ساختار برخی از احکام فقهی را بهبود بخشند. به عنوان مثال ، در توضیح قاعده احترام ، “قاعده اجباری” که برخی از حقوقدانان آن را مناسب می دانند ، به این معنی که یک مسلمان مievingمن می تواند برای تحقق تعدادی از خواسته های شخصی خود به برخی از قوانین ادیان دیگر متوسل شود. آیت الله سیستانی علی رغم عدم پذیرش آیین خود ، آن را بر اساس احترام و به همان اعتبار ، یعنی احترام به عقاید و قوانین دیگران مطرح می کند و از طریق آزادی اندیشه ، آن را “قاعده” می نامد. احترام ” بر این اساس ، قوانینی در این زمینه اعمال می شود که “هر ملتی دین خاص خود را برای ازدواج دارد” و “مشرکان ممکن است با یکدیگر ازدواج کنند”. مجموعه احکام آیت الله سیستانی درباره “فقه غرب” که مملو از احترام به حقوق سایر ادیان و کشورها است ، نمونه دیگری از این رویکرد است.

تسلط گفتار هم آوا در قانون پیامبر

من در موقعیتی نیستم که بتوانم درباره تمام اهداف سفر پاپ که باید به جای آنها در نظر گرفته شوند قضاوت کنم. می توان گفت عزم پاپ فرانسیس برای سفر به عراق ، به ویژه در زمانی که جهان مسیحی خود را در معرض تهدیدهای مختلف در هر نقطه از جهان ، از مهاجرت اجباری مسیحیان به بی دینی می بیند ، ناشی از جهان بینی و فرهنگ واتیکان کلیسا ، برای بقای مسیحیت در هر گوشه جهان. اما رویکرد وی به دیدار و گفتگوی تاریخی و استثنایی با آیت الله العظمی سیستانی ، پس از سفری طولانی به نجف و در منزل وی ، ریشه در نظام فکری آیت الله دارد که نگاهش را به آن نقطه معطوف کرد. آه پیام رسان خیره شد. نتیجه این است که تسلط گفتمان آیت الله بر فضای جلسه و مدل سیاسی وی نه تنها بر نحوه نشستن پاپ تأثیر می گذارد ، بلکه منجر به درخواست های عدالت اجتماعی ، همزیستی ، انکار جنگ ، ظلم ، فقر ، تحریم های اقتصادی و انتقاد رد هرگونه اشغال ، از جمله فلسطین عزیز ، پیام مشترک این نشست است.

البته سفرهای پاپ ها و مقدسین کلیسا برای حفظ مسیحیت یک سنت دیرینه دارد. شیوخ شیعه همچنین در تاریخ خود با مذاهب و مذاهب مذاکره می کردند ، از جمله دیدار و مکاتبات آیت الله العظمی بروجردی با شیخ محمود شلتوت که زمینه تعامل شیعه و سنی را فراهم می آورد. با این حال ، برای سالها ، وی گفتگوی مذهبی را در سطح بسیار بالایی پیدا نکرد و ، طبق آنچه لازم بود ، جدیت لازم را پیدا کرد و نمادین تر شد و در سفر کمتر برنامه ریزی شد. من به کسی امیدوارم که بتواند چنین کاری کند. تأثیرات متقابل آن هم در وحدت و روحیه شیعیان و هم در جهان بینی بزرگتر و نظام فتوا دیده خواهد شد.

تشیع نیاز به یک باور جهانی دارد

فراموش نکنیم که شیعیان با پراکندگی جغرافیایی ، رفتار و اقتدار دینی خود به یک “ایمان” مدرن و جهانی نیاز دارند که بتواند تمامیت خود را در نوسانات تاریخی و در هر زمینه و منطقه منسجم نگه دارد. من فکر می کنم استقبال از گفتگو با رهبر کلیسای کاتولیک یک نمایش سیاسی یا مدنی نیست. این نشست و “استراتژی گفتگو” را می توان بخشی از یک آموزه دوراندیشانه و نقطه عطفی در تعاملات بین ادیان و فرهنگها و شناخت تفاوتهای جامعه بشری دانست که از آنجا همزیستی ، صلح و شناخت بنا شده است. دانش “دیگری” نیز متولد می شود و یک حق متقابل را ایجاد می کند. آموزه ای که توسط تعالیم بی نظیر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ، امام علی (علیه السلام) و مچ دستان دیگر (خداوند متعال) پشتیبانی می شود دعا و درود بر او) ، و تلاشهای 14 قرن فقها و اندیشمندان و فداکاری شیعیان آن برای تبدیل شدن به یک م componentلفه فعال تر از گفتمان و عدالت بشری در مقیاس جهانی.

اگر هر دین و مسلکی در جهان شناخته شده باشد ، شیعیان می توانند به گفتگو ، انسانیت و عدالت معروف شوند. فراموش نکنیم که شیعیان در اکثر مناطق دنیا اقلیت هستند و اقلیت بودن می تواند به شیعیان کمک کند تا مکتب گفتگو و عدالت را توسعه دهند. لازم به ذکر است که عمل “گفتگو” از خانه آغاز می شود. اگر آنها در خانه به گفتگو احترام نگذارند ، چگونه در جهان پیشگام خواهند بود؟ و اگر شیعیان در خانه به اقلیت ها احترام نمی گذارند ، چگونه انتظار دارند که از دور مورد احترام قرار گیرند؟ البته باید در نظر داشته باشیم که نه تنها شیعیان بلکه به طور کلی مسلمانان در بخش بزرگی از جهان مهاجر ، میهمان و اقلیت هستند و باید به زندگی طولانی آنها فکر کنیم. بسیاری از تصمیمات گرفته شده در ایران ، عراق ، عربستان سعودی و مصر در زندگی اجتماعی و شخصی میلیونها مسلمان در کشورهایی که مسلمانان یا شیعیان در آنها اقلیت هستند ، منعکس شده است. تصمیم گیرانی که در تهران ، بغداد ، ریاض ، قاهره ، نجف ، قم و الازهر تصمیمات سیاسی می گیرند یا فتوا جهانی می دهند ، عدم تأثیر خود بر شیعه و سنی در مصر و پاکستان یا برخی از کشورهای غربی را در نظر نگیرند. یا کشورهای آفریقایی. البته ، در دنیای امروز که قدرت سیاست در حال قدرت گرفتن است ، این چنگ زدن می تواند بارها چهره اجماع دینی مسئولیت پذیر و پایدار و گفتگوی دینی را لکه دار کند.

گفتگو مکمل زندگی شیعه است

نکته امیدوار کننده دیگری نیز وجود دارد که باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد ، انعکاس گسترده این “گفتگوی شیعه مسیحی” در محافل فرهنگی و رسانه ای جهانی است که بیشتر به دلیل نیاز انسان به آن است تا تبلیغ. برخوردها ، گفتگوها و اصول بر اساس او شکل می گیرد. در غیر این صورت ، آیت اللهی که در این سطح رسانه ندارد و در واقع رسانه اصلی او رفتار ، اعتقادات و فتاوی او است. از جمله رفتارهای خردمندانه وی در این جلسه یادداشت های خصوصی بود که همه آنها را یادداشت می کردند. در همین حال ، جدا از سادگی و زندگی مطابق با پایین ترین طبقات مردم ، آداب و ادب نشسته ، ظاهر و زبان بدن که پیام های خاص خود را داشته باشد ، هیچ روحانی با نفوذ یا یک مقام سیاسی قدرتمند و مسئولیت پذیر وجود ندارد که مورد استقبال و اخراج قرار گیرد. حتی پسران آیت الله نیز که خود در منطقه نجف اشرف برجسته هستند ، در چند عکس این دیدار دیده نمی شدند.

نکته مهم دیگر استقبال گسترده نخبگان جهان شیعه با گرایش های مختلف از این جلسه است که در تبیین ، تحلیل ، نظریه پردازی ، تعمیق و نهادینه سازی فرهنگ اینگونه گفتگوها بسیار مثر خواهد بود. همه ما می دانیم که روح این وقایع نه در چارچوب سلطه رقابتی بلکه به عنوان مکمل زندگی شیعه تعریف شده است. اگر این واقعه از یک سو مزایای جدی برای مسیحیان عراقی داشت ، از طرف دیگر تأثیرات مثبت و ماندگار دیگری داشت ، نه تنها در زمینه ایران ، عراق ، قم و نجف ، بلکه در متن جهان شیعه نیز و دنیا بزرگترین علایق بشری ، ادیان و ملحدان را باید دید.

پرده های خرد مصلح

به یاد داشته باشید ، صرف نظر از سیاست در نجف ، قم ، تهران و بغداد و اقدامات نیروهای مرزی ، قلب بقا و عزت شیعیان در این دو کشور قوی است و جلوگیری از چند تکه شدن تشیع مستلزم بیداری است. از همه. . همانطور که می فهمیم ، آیت الله هوشمندانه اجازه وقوع این خطوط و تفرقه را نداد و همانطور که در سیاست ها و رویکردهای او می دانیم قلب او با شیعیان ، اسلام ، بشریت و مردم مظلوم و شکنجه شده است. امید او به اشغال خارجی و بی لیاقتی سیاستمداران ، یک ضرب و شتم است. افق جهان شیعه و بشریت. در رقابت با تهران و قم نیست. او این را 20 سال پیش گفت: “اگر ایران خوب است ، قلب من شاد است. اما اگر خبرهای ناخوشایندی از ایران برسد.” قلب من درد می کند. علاقه آنها به زبان فارسی ، طبق رمان ، کافی است که در روزهای صدام آنها به همراه زبان عربی یک معلم زبان فارسی استخدام کردند برای دخترانشان تا زبان مادری خود را فراموش نکنند.

در طرح و تحلیل آینده عراق ، ایران و منطقه ، وحشت و شتابزدگی آفت است. اگر همه به اصول همزیستی و گفتگو احترام بگذارند ، به ویژه رهبران و نخبگان منطقه ، آینده درخشان خواهد بود. خرد و بصیرت آیت الله نیز به مرور آشکار می شود. به عنوان مثال ، سیاست و حساسیت او را نسبت به آمریکایی ها ، که سابقه طولانی در اشغال ، کودتا و خونریزی در منطقه دارند ، در نظر بگیرید. آنها گفتند ، “من آمده ام تا آمریكایی ها را مجبور كنم كه به زبان خودشان صحبت كنند.” در جریان اشغال عراق ، آمریکایی ها ادعای سرنگونی دیکتاتوری و برقراری دموکراسی را داشتند. وی از زبان خود آنها پیشنهاد کرد که در مورد صندوق های رأی گیری اصول و تناسب قضاوت شود. وی افزود: “کسانی که به این شعار رسیده اند چاره ای جز پذیرش پیشنهاد دموکراتیک ما نبودند و در نتیجه ، ما شاهد برگزاری انتخابات و تشکیل دولت عراق بودیم.” در همان زمان ، همان آیت الله وقتی دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) عراق را به دست گرفت ، گفتگو ، تعامل و اطاعت از عدالت را به هیچ زبانی قبول ندارد و این حملات و جنایات علیه بشریت را انجام می دهد ، دور از منطق و عقلانیت و وقتی همه راههای تعامل را بستند ، فتوای جهاد. وی در این باره گفت: من فتوای جهاد دادم و ذات من مثل این فتوا نیست. برای من خیلی سخت بود. “من خدا را در خفا و نیاز بسیار فراخواندم و با آن فتوا دادم.”

“گفتگو” قدرت نرم شیعیان است

این نمونه ها گواهی می دهند که آیت الله سیستانی چگونه ادغام تدریجی “عقل ، روایت ، تاریخ و تجربه” را با اجتهاد مدرنیزه کرده و مسیر جدیدی را تعیین می کند. روش ها و راه حل های مبتنی بر اعتماد به نفس ، عقلانیت و منافع ، و هیچ کس نمی تواند با آنها مبارزه کند مگر اینکه خود را در موقعیت ضعف و منفی قرار دهد. جلسه و گفتگوهای اخیر نیز یکی از نقاط عطف رفتار آیت الله و مکتب وی است. علاوه بر آنچه گفته و شنیده شده است ، زمان تأثیرات پایدار آن را در تعمیق گفتگو ، مدارا ، انسانیت و صلح و همچنین بر سیستم ذهنی فتواها و پیروان دو مکتب ، به ویژه الرخا تعیین خواهد کرد. قدرت شیعه. این بدان معنا نیست که دیگر شاهد هرج و مرج یا خشونت نخواهیم بود بلکه زمان و مکان این رویداد و عناصر و شخصیت هایی که آن را شکل می دهند ، با تمایز و مفهوم آن در عصر رسانه ها و نزد جهان ، به روشی جدید خلق و خو ، گفتگو و مشروعیت … بار دیگر در “ایمان شیعه” موقعیتی فزاینده و استراتژیک به آن بخشید. این همان کاری است که آیت الله می توانست بدون شکوه ارتش و دولت به عنوان “اصلاح کننده دائمی” از کوچه باریک شریعت پیامبر ، برای جلال دین ، ​​ملت ، بشریت و تاریخ انجام دهد.

در زمانی که این منطقه از شکافهای ویرانگر زنان رنج می برد و دستها و پاهای بیگانه در سرزمین اسلام باز شده است ، امید است که این فرصت فرهنگی را مغتنم شمرده و بیش از هر زمان دیگری برای گفتگو در همه سطوح برای همکاری وارد شود. و فهمیدن. آن را عوض کنید و از آن برای ترسیم آینده ای روشن استفاده کنید. درود بر رهبرانی که در زندگی دینی و اجتماعی خود به مکتب “گفتگو” اهمیت داده اند و پیروان خود را به خاطر صلح و صلح مردم به “گفتگو” و فتاوا ، “گفتگو” و “خرد” فراخوانده اند. ملت همزیستی مسالمت آمیز و همبستگی انسانی در همه جوامع مبتنی بر رعایت حقوق و احترام متقابل بین پیروان ادیان مختلف و گرایش های فکری است.

* ارسال شده در وب سایت شفاکنا در دوشنبه ، 9 مارس 2010

دکمه بازگشت به بالا