معرفی انیمه لوپن ۳ قلعه کاگلیوسترو

داستان فیلم آرسن لوپن بهترین انیمه سینمایی: قلعه کاگلیوسترو

«آرسن لوپن : قلعه کاگلیوسترو»، انیمیشنی سینمایی در ژانر ماجراجویی-خانوادگی و محصول سال 1979 ژاپن است. داستان این انیمیشن درمورد شاهزاده ای مهربان و زیباست که توسط فردی شرور دزدیده شده و در قلعه ای زندانی شده است. آرسن لوپن و نیروی پلیس در تلاشند تا او را نجات دهند.

درباره فیلم آرسن لوپن: قلعه کاگلیوسترو

فیلم آرسن لوپن: قلعه کاگلیوسترو به کارگردانی هایائو میازاکی در سال 1979 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ژاپن و در ژانر انیمیشن و اکشن می‌باشد.

قلعه کالیوسترو (یا قلعه کاگلیوسترو) (به ژاپنی: ルパン三世 カリオストロの城، روپان سانسه: کاریوسترو نو شیرو) یک فیلم ماجراجویی/اکشن/کمدی به نویسندگی و کارگردانی هایائو میازاکی است که در ۱۵ دسامبر ۱۹۷۹ منتشر شد. این فیلم، دومین فیلم از فرنچایز لوپن سوم ساخته مانکی پانچ است که معمولا به عنوان بهترین فیلم این فرنچایز نام برده می‌شود اما طرفداران این مجموعه کمی از تغییراتی که میازاکی به اخلاق شخصیت‌ها و فضای کلی داده است ناراضی هستند. آرسن لوپن سوم در مانگا و همچنین فیلم‌ها و سریال‌های دیگر یک شخصیت حقه‌باز، آب‌زیرکاه و شهوت‌پرست است و بیشتر به یک ضد قهرمان می‌ماند اما در این فیلم بسیار بالغانه رفتار می‌کند؛

بعضی هواداران دلیل این تغییر را بر پایه این می‌گذارند که این فیلم در فرنچایز لوپن سوم زمانی رخ می‌دهد که شخصیت‌ها بزرگ‌تر شده‌اند و لوپن اخلاق ناشیانه دوران جوانی خود را کنار گذاشته است. این فیلم به عنوان اولین تجربه کارگردانی هایائو میازاکی در صنعت سینما به حساب می‌آید، البته لازم به ذکر است او پیش از این فیلم سابقاً به عنوان یک انیماتور، نویسنده و کارگردان در استودیوهای توئی انیمیشن و تی‌ام‌اس انترتینمنت مشغول به کار بود و بر سری اول و دوم همین فرنچایز به نام‌های لوپن سوم قسمت ۱ و لوپن سوم: پارت دو نیز کار کرده است.

سایر عوامل فیلم آرسن لوپن: قلعه کاگلیوسترو

    کارگردان

        هایائو میازاکی

    نویسنده

        هایائو میازاکی

        هارویا یامازاکی

    تهیه‌کننده

        کارل مکک

        تاتسو کاتایاما

    مدیر فیلمبرداری

        هیروکاتا تاکاهاشی

    آهنگساز

        یوجی اونو

    صداپیشه

        یاسو یامادا

        ایکو ماسویاما

        کیوشی کوبایاشی

        ماکیو اینوئه

        سومی شیماموتو

بهترین انیمه های سینمایی تاریخ که نباید از دست بدهید

 صنعت انیمه در ژاپن با پرورش استعدادهای پرتعداد و شکوفایی ایده‌های بدون حد و مرز خود در طول نیم قرن گذشته در مسیری قدم برداشته است که حتی سینمای دنیا هم تحت‌تأثیر غیرقابل‌انکارش به نشانه‌ی احترام کلاه از سر برمی‌دارد. سبکی که بعداز جنگ جهانی دوم و سرشکستگی ژاپن با حضور افرادی مثل اوسامو تزوکا پایه‌گذرای شد، در مسیر پیشرفت گام برداشت و حضورش را در دوران اعتلای مجدد ژاپن انکارناپذیر کرد. درکنار موج انیمه‌های سریالی که با شیوه‌های ساخت منحصربه‌فرد و اقتصادی خود جایگاه ویژه‌ای در برنامه‌سازی تلویزیونی پیدا کردند، انیمه‌های سینمایی هم با حضور چهره‌های شاخص و بودجه‌ی ساخت بالاتر رشد کردند.

علاوه‌بر هایائو میازاکی که نقشی انکارنشدنی در تجلی هرچه بیشتر این عرصه دارد، کارگردان‌های بزرگی همچون کاتسوهیرو اتومو، ایسائو تاکاهاتا و ساتوشی کن با تمرکز بر ساخت انیمه‌های سینمایی اعتبار ویژه‌ای برای آن خریدند و توجه بسیاری را در سطح بین‌المللی به این وادی جلب کردند. هرچند کم‌رنگ شدن استودیو جیبلی دریغ بزرگی برای محفل انیمه حساب می‌شود، اما درادامه‌ی دوره‌ی بلوغ و شکوفایی این صنعت، درخشش افرادی مثل مامورو هوسودا، ماکوتو شینکای و… شتاب پیشرفت و توسعه‌ی این میراث باارزش را حفظ کرده است.

دنیای شگفت‌انگیز انیمه‌ها هر روز برای خلق لحظه‌هایی جادویی و مهیج به تکاپوی خود ادامه می‌دهد و باوجود پشتوانه‌هایی درخشان در خلق مانگا و لایت ناول، حالا در ابعاد کلی سینمای ژاپن هم حرف اول را می‌زند. عرصه‌ای که هر روز قهرمان‌های جدید و داستان‌پردازی‌های منحصربه‌فرد دیگری را خلق می‌کند و بدون اینکه محدودیتی در ذهن فانتزی‌پردازش ایجاد شود، به عنصر خلاقیت رنگ و بویی تازه می‌بخشد و البته از حرکت نمی‌ایستد. در این مقاله بهترتیب سال ساخت به معرفی بهترین انیمه های سینمایی تاریخ؛ از شاهکارهای فراموش‌نشدنی و مسلمی که ماندگاری خود را تثبیت کرده‌اند تا آثار خاص و عامه‌پسند جدید و قدیمی که در فهرستی هیجان‌انگیز در تایم سیتی گرد هم آمده‌اند.

بهترین انیمه های سینمایی تاریخ:

Lupin III: The Castle of Cagliostro (1979)

  • اسم فارسی: لوپن ۳: قلعه کاگلیوسترو
  • عنوان ژاپنی: Rupan Sansei: Cagliostro no Shiro
  • نویسنده و کارگردان: هایائو میازاکی
  • محصول: ۱۹۷۹ | استودیو Tokyo Movie Shinsha
  • امتیازها: آی‌ام‌دی‌بی: ۷.۷ | راتن تومیتوز: ۹۴ | مای‌انیمه‌لیست: ۸.۲

اولین فیلم این فهرست، اولین فیلم هایائو میازاکی در مقام کارگردانی است. میازاکیِ ۳۸ ساله، بعداز تجربه‌ی فعالیت در استودیوهای تویی و تلکا و مشارکت در ساخت چند سریال کلاسیک با پیش‌زمینه‌ی کارگردانی ۱۴ قسمت از سریال لوپن ۳ که هشت سال قبل‌از این در کنار ایسائو تاکاهاتا تجربه کرده بود، تصمیم گرفت اولین انیمه‌ی سینمایی خود را براساس همان کاراکتر بسازد. لوپن ۳ مانگایی اثر مانکی پانچ است که شخصیت اصلی آن نوه‌ی آرسن لوپن، دزد مشهور فرانسوی است. اما میازاکی در فیلم خود از لوپین چهره‌ی یک دزد قهرمان و نجیب می‌سازد که هرچند برای طرفداران این مجموعه چندان خوشایند نبود اما با گذشت زمان لحن دلنشین روایت میازاکی با همه‌ی شوخ‌طبعی، لطافت و پایبندی اخلاقی جایگاه واقعی خود را پیدا کرد.

شخصیت لوپن در داستان قلعه کاگلیسترو یک دزد حرفه‌ای است که با دستیارش در راه نجات پرنسسی از چنگ گروهی شرور قرار می‌گیرد و برای کشف راز یک گنج افسانه‌ای که قسمتی از کلید آن در دست او است تلاش می‌کند. میازاکی برای مرحله‌ی تولید فیلم تنها چهار ماه فرصت داشت که این فشردگی باعث ایجاد تغییراتی در داستان شد که میازاکی چندان از آن راضی نبود.

بااین‌حال ظرافت موجود در سکانس‌های مختلف فیلم میازاکی این‌قدر تأثیرگذار بود که در تعدادی از انیمیشن‌های امریکایی مثل کارآگاه موش بزرگ محصول ۱۹۸۴ به آن ارجاع داده شد. جان لستر این فیلم را یکی از آثار الهام‌بخش استودیو جیبلی برای انیمیشن‌های پیکسار نام برد و استیون اسپیلبرگ ابعاد ماجرایی و سکانس تعقیب و گریز ابتدای آن‌را تحسین کرد. میازاکی از همان ابتدا قدم در راه گسترش صنعت انیمیشن‌سازی ژاپن برداشت.

Barefoot Gen (1983)

  • اسم فارسی: گن پابرهنه
  • عنوان ژاپنی: Hadashi no Gen
  • کارگردان: موری ماساکی | نویسنده: کیجی ناکازاوا
  • محصول: ۱۹۸۳ | مدهاوس
  • امتیازها: آی‌ام‌دی‌بی: ۸ | راتن تومیتوز: ۷۵ | مای‌انیمه‌لیست: ۷.۸

پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ میلادی برای ژاپن با بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی با شکستی فاجعه‌بار و وحشتی تلخ از یک حمله‌ی اتمی ویرانگر همراه بود. هرچند ژاپن در پایان جنگ سراسر ویرانی بود اما نابودی این دو شهر که با مرگ ۲۲۰ هزار نفر از اهالی آن همراه شد، تنها استفاده‌ی جنگیِ سلاح هسته‌ای در جهان را خون‌بارتر و حماقت بشر را پررنگ‌تر از همیشه به‌نمایش گذاشت. اما مردم ژاپن خیلی زود با تلاشی مثال‌زدنی به بازسازی کشورشان دست زدند و به‌سرعت از آن شرایط عبور کردند. انیمه‌ی سینمایی Barefoot Gen هم به توصیف بی‌رحمی آن اتفاق و روحیه‌ی امیدبخش مردم ژاپن می‌پردازد.

بمباران اتمی هیروشیما از دید پسربچه‌ای شجاع به اسم گن، با نمایشی تلخ و بی‌پرده آن‌هم در یک نمایش انیمیشنی اما تا این حد مستندوار، چیزی نیست که در نگاه اول انتظار آن‌را کشید. اما این انیمه برای نکوهش جنگ و ذلت مفهوم انسانیت از راهی گزنده بی‌رحمی مفهوم جنگ را نشان می‌دهد. گن و خانواده‌اش در تابستان ۱۹۴۵ در هیروشیما و اوج دوران جنگ دوران سختی را سپری می‌کنند. کمبود مواد غذایی، فقر و امنیت متزلزلی که قرار است با بدترین اتفاق ممکن به مصیبتی بی‌پایان گره بخورد و روایتی پر از صحنه‌های ناراحت‌کننده از مرگ و میر انسان‌های بی‌گناه را رقم بزند.

اما گن بعداز این مصیبت با روحیه و امیدی اغراق‌آمیز که البته حقیقت رویکرد مردم ژاپن بعداز جنگ بود به راه خود ادامه می‌دهد. کیجی ناکازاوا خالق مانگای گن پابرهنه این موضع ضدجنگ را زمانی به‌دست آورد که در ۶ سالگی در بمباران هیروشیما، پدر، خواهر بزرگتر و برادر کوچکترش را در شرایطی مشابه این اثر از دست داد.

Nausicaä: Valley of the Wind (1984)

  • اسم فارسی: نائوشیکا از دره باد
  • عنوان ژاپنی: Kaze no Tani no Naushika
  • نویسنده و کارگردان: هایائو میازاکی
  • محصول: ۱۹۸۴ | استودیو Topcraft
  • امتیازها: آی‌ام‌دی‌بی: ۸.۱ | راتن تومیتوز: ۸۸ | مای‌انیمه‌لیست: ۸.۴

انیمه نائوشیکا از دره‌ی باد اولین فیلم اورجینال هایائو میازاکی است. میازاکی دو سال قبل از آن مانگای نائوشیکا را منتشر کرده و سرآغاز شکل‌گیری تم همیشگی آثارش را به‌ثبت رسانده بود. درواقع فرم خاص سینمای میازاکی از همین فیلم تثبیت می‌شود. همچنین آهنگسازی جو هیسایشی برای آثار میازاکی از این فیلم آغاز شد.

 در یک دنیای پسا‌آخرالزمانی، دره‌ی باد از آخرین مکان‌های قابل حیات است چراکه هاگ‌های مرگ‌آور دریای تباهی همه‌جا را فرا گرفته است و طبق یک افسانه‌‌ی قدیمی شاهزاده‌ای از یک جاده‌ی طلایی به نجات بشر خواهد آمد. دراین میان شاهزاده خانمی به اسم نائوشیکا در تلاش است تا از وقوع جنگ ویرانگر بین دو کشور دره‌ی باد و نابودی کامل زندگی بشر جلوگیری کند.

میازاکی در دورانی که هنوز ساخت انیمیشن به تکامل چندانی نرسیده بود و داستان‌پردازی اغلب آثار در سطح پایینی قرار داشت اقدام به ساخت انیمه‌ای کرد که در آن با نمایش احساسات خاص یک کاراکتر دختر به درام پرجزئیاتی در نفی جنگ، ستایش طبیعت، اهمیت محیط زیست و شوق پرواز می‌پرداخت. درنتیجه انیمه‌ی سینمایی نائوشیکا از دره‌ی باد با وجود ظاهر کلاسیک و بافت نوستالژیک خود به‌خاطر هنر و دقتی که میازاکی با عشق بسیار در تار و پود تصویری آن تزریق کرده همچنان نیروی قدرتمند روایت خود را حفظ کرده است. درست بعداز ساخت این انیمه بود که جرقه‌ی ساخت استودیو جیبلی در سال ۱۹۸۵ زده شد و با درآمد حاصل از فروش این انیمه، میازاکی و تاکاهاتا به سوی خلق رویاهایی ناب در سینما راهی شدند.

Angel’s Egg (1985)

  • اسم فارسی: تخم‌مرغ فرشته
  • عنوان ژاپنی: Tenshi no Tamago
  • نویسنده و کارگردان: مامورو اوشی (با همکاری یوشی‌تاکه آمانو)
  • محصول: ۱۹۸۵| استودیو دین
  • امتیازها: آی‌ام‌دی‌بی: ۷.۷ | راتن تومیتوز: ۸۶ | مای‌انیمه‌لیست: ۷.۷

در ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم نوع دیدگاه‌ها نسبت‌به خیلی چیزها شروع به تغییر کرد، همان‌طور که بعداز سن مشخصی اعتقاد هر شخص به ایدئولوژی‌های فکری بشر دچار تغییر می‌شود. در مورد مامورو اوشی این اتفاق با ساخت انیمه‌ی Angel’s Egg به‌کمک هنرهفتم تصویرسازی شده است. اوشی با این فیلم تلنگری به تفکرات عقیده‌محور بشر می‌زند و نسل‌های غرق در دریای نامفهوم آن‌را به باد انتقاد می‌گیرد.

داستان این انیمه با حضور دو شخصیت ناشناس که درک درستی از جایگاه آن‌ها وجود ندارد دنبال می‌شود و بار اصلی پیام خود را در فضاسازی فلسفی و پرعمق خود منعکس می‌کند. دخترکی که یک تخم بزرگ را زیر لباس خود حمل می‌کند و در شهری تاریک با خرابه‌هایی گوتیک و اسرارآمیز با سربازی آشنا می‌شود که تفنگی به‌شکل یک صلیب دارد.

آب‌های جاری، بارش باران، صدای ناقوس کلیسا، ماهی‌گیران مسخ‌شده، ماهی‌های غول‌پیکر سایه‌ای، داستان کشتی نوح، تقابل دو کاراکتر مرموز و دو شیئی که توسط آن‌ها حمل می‌شود در قالب فضای سوررئال این انیمه، ورای هر اعتقادی با پایان یافتن اتفاقات جاری در آن، با اوج گرفتن دوربین و نگاهی از بالا به ماهیت زمینی که پیش‌از آن هنوز معلوم نشده است تبدیل به سوالاتی بی‌پایان و درگیرکننده می‌شود. Angel’s Egg با بیان هنری خود حافظه‌های فراموش‌شده را به رویش مجدد اتفاقات بی‌تکرار محکوم می‌کند و بدون شک یکی از بهترین انیمه های سینمایی تاریخ است.

Castle in the Sky (1986)

  • اسم فارسی: لاپوتا قلعه‌ای در آسمان
  • عنوان ژاپنی: Tenkuu no Shiro Rapyuta
  • نویسنده و کارگردان: هایائو میازاکی
  • محصول: ۱۹۸۶ | استودیو جیبلی
  • امتیازها: آی‌ام‌دی‌بی: ۸ | راتن تومیتوز: ۹۶ | مای‌انیمه‌لیست: ۸.۳

اولین فیلمی که در استودیو جیبلی ساخته شد روایتگر تلاش شیتا و پازو برای یافتن قلعه‌ای افسانه‌ای است که بخشی‌از سرزمین معلق در آسمان بوده که سال‌ها انسان‌ها در آرامش روی آن زندگی می‌کرده‌اند. شیتا که اجدادش از ساکنان این قلعه بوده‌اند، به‌نوعی راهنمای رسیدن‌به قلعه است و پازو به‌واسطه‌ی عکسی که سال‌ها پیش پدرش از این قلعه گرفته به‌کمک او می‌شتابد. یک گروه راهزن و تعدادی از نیروهای ارتش هم برای رسیدن به پول و قدرت وارد کش و قوس ماجرا می‌شوند. هایائو میازاکی باز هم با نمایش تقابل‌هایی جذاب بین کاراکترهای خوش‌تراش داستانش به تعریف تصویرپردازی‌هایی شکوهمند با جلوه‌ای نمادین پرداخته است.

میازاکی در ساخت این انیمه اجزای موفق دو فیلم قبلی خود را به‌خوبی کنار هم قرار داد، همچنین لاپوتا را از جزیره‌ی پرنده در رمان سفرهای گالیور اقتباس کرد و تحت‌تأثیر حماسه‌ی هندی رامایانا به شخصیت شیتا رسید. حالا حضور قهرمان‌های کم‌سن‌وسالی که به‌دنبال نجات ارزش‌هایی هستند که با زیاده‌خواهی انسان‌ها در معرض نابودی قرار گرفته‌اند درکنار توجه‌به طبیعت و سازه‌های پرنده‌ی جذاب، عناصر خاص میازاکی در جستجوی یک جهان آرمانی به‌پاکی معصومیت کودکان در آثارش است. چراکه میازاکی دغدغه‌ای زیبا و خالص برای دنیای هنری خود تعریف کرده است و تخیل نبوغ‌آمیز خود را هنرمندانه به‌رخ می‌کشد.

Akira (1988)

  • اسم فارسی: آکیرا
  • عنوان ژاپنی: Akira
  • نویسنده و کارگردان: کاتسوهیرو اتومو
  • محصول: ۱۹۸۸ | استودیو TMS Entertainment
  • امتیازها: آی‌ام‌دی‌بی: ۸ | راتن تومیتوز: ۹۰ | مای‌انیمه‌لیست: ۸.۲

کاتسوهیرو اوتومو این انیمه را براساس مانگایی از خودش با همین نام (با بیش‌از دوهزار صفحه) ساخت و با خلق یک سایبرپانک منحصربه‌فرد تأثیر بزرگی بر آثار سینمایی بعداز خود گذاشت. جریانی که تأثیر آن علاوه‌بر انیمه‌ها در فیلم‌های هالیوودی هم حس می‌شود. اگر ساخته‌های میازاکی به تلاش برای هم‌زیستی صحیح انسان و طبیعت می‌پردازد، اما در آکیرا همه‌چیز حول هرج‌ومرج بی‌پایان دنیا بعداز گذشت سی سال از یک جنگ و انفجار بزرگ می‌گذرد.

تتسوئو که عضو ضعیف یک باند گانگستری موتورسواری است بعداز یک تصادف به قدرتی ماورایی دست پیدا می‌کند که به تصمیم او برای رسیدن به منبع آن منجر می‌شود. توجه‌به ایده‌ی منبع قدرتی عظیم که در مسیری مخرب حرکت کرده است، از قالب درگیری ژاپن بعداز جنگ جهانی دوم، به پرسش‌های تفکرانگیزی در معرفی ابعاد جدید یک جامعه‌ی شکسته ولی پرامید ختم می‌شود.

داستان آکیرا در نئو-توکیوی ژاپن در سال ۲۰۱۹ می‌گذرد و باوجود اینکه حالا با عبور از این سال به‌نظر می‌رسد داستان از زمان واقعی امروز جا مانده است، اما هیچ‌کس بهتر از اوتومو نتوانست با خلق یک داستان علمی-تخیلی ماورایی با مفاهیمی وابسته به حقایق تاریخی این‌چنین از زمان عبور کند؛ انسانیت و هویتی که فراموش شود تمام اجزای تشکیل‌دهنده‌ی جامعه را محکوم به نابودی می‌کند.

دکمه بازگشت به بالا