آزارها و لذتهای شرمآور – دیباروز
اگرچه او ادعا می کند که این نوع خوشبختی یک احساس طبیعی در انسان است ، اما او معتقد است که خوشبختی امروز از رنج دیگران گسترش یافته است و بنابراین نیاز به مطالعات بنیادی تری دارد. اسمیت به نازی های زمان هیتلر و چگونگی خوشحالی آنها از رنج و تحقیر تحقیرآمیزی که بر یهودیان وارد کردند اشاره می کند.
دنیای انگلیسی زبان از همان کلمه اصلی آلمانی برای خوشبختی استفاده می کند. این اصطلاح بیانگر وضعیتی است که در آن مردم از شکست ، درماندگی ، زوال ، سقوط ، درد و عذاب دیگران خوشحال می شوند. در سال 1886 ، ادواردو زاماکوی ، نقاش اسپانیایی ، اثر معروف “بازگشت به صومعه” را کشید که در آن کشیشی الاغی را در دستان خود نگه داشته و با درماندگی و عصبانیت سعی می کند او را بدون حرکت حرکت دهد. او تقلا می کند ، اما الاغ یک قدم بر نمی دارد. آنچه در این نقاشی هر پیرو را به خود جلب می کند چهره های خندان و شاد کشیش های دیگری است که او را در دستان خود می بینند و با صدای بلند می خندند. این نقاشی یک نمونه خوشحال کننده است. در شادونفریده ، مردم می بینند که وقتی اشک شکست را می بینند ، اشک شادی می ریزند.
این توضیح وجود دارد که گاهی خوشحال بودن می تواند روحیه ما را بهبود بخشد ، قلب ما را آرام کند و ذهن ما را آرام کند. در همان جنگ جهانی دوم افراد بسیاری از هر نژاد ، مذهب و نژاد بودند که از شلیک مغز هیتلر اشک شادی می ریختند. ما اغلب در فیلم ها لذت مخاطب را پس از مجازات یا مرگ شخصیت منفور داستان می بینیم. روانشناسانی مانند اسمیت همچنین توضیح می دهند که خوشبختی ناشی از رنج دیگران در موقعیت ها می تواند اعتماد به نفس و خوش بینی نسبت به جهان را تقویت کند ، به خصوص اگر “تازه واردان” حسود ، کینه توز یا دارای قدرت ، ثروت و شهرت باشند. قیام کن و تسخیر کن
شکی نیست که خوشبختی جنبه های پیچیده و بسیاری دارد که در این مقاله کوتاه نمی توان به آنها پرداخت. خوشبختی ناشی از رنج ، درد ، آسیب یا سقوط دیگران مسئله ساده ای نیست و بسته به نمونه می توان آن را متفاوت تفسیر کرد. با این حال ، من می خواهم اذعان کنم که او خوشحال تر می شود ، به خصوص پس از رشد و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی. متأسفانه ، در رسانه ها و به ویژه تلویزیون ، معمولاً معمولاً كلیپ هایی پخش می شوند كه شامل “ماجراجویان كامل” نیستند ، اما افراد عادی مانند كودكان یا افراد مسن در طول زندگی روزمره خود و در موقعیت های مختلف بسیار زیاد روی زمین ، یا برای خندیدن به در و دیوار می کوبد. در این تصاویر که معمولاً با یک آهنگ طنز همراه است ، مجروحان ، به ویژه کودکان ، هنگامی که سعی می کنند با تماشای بیننده آنها را راضی کنند ، اشک درد می ریزند!
اما این روزها ، برخی از کاربران شبکه های اجتماعی پا را فراتر گذاشته اند ، که من آنها را “آزار و اذیت شرم آور” می خوانم. آنها به پخش کلیپ های معمول اکتفا نمی کنند و خودشان شروع به تولید محتوا کرده اند تا فالوور (لایک) و لایک بیشتری جذب کنند. این به معنای کلیپ هایی است که با عناوینی مانند جوک های شهری ، جوک های ترسناک یا به نام دوربین مخفی ایجاد می شوند و در برخی موارد “چالش” نامیده می شوند. این مثالها را در نظر بگیرید: یک نوجوان نزدیک کف پدر خوابش فندک روشن می کند و از وحشت و درماندگی پدرش می خندد. شخصی که به کوزه نگاه می کرد و آب سردی به صورت یکی از دوستانش می ریخت ، سریع خوابید. شخصی با دیدن خندیدن بی چاره اش ، ناخواسته موهای بلند همسرش را کوتاه می کند و سپس با جیغ های او می خندد ، شخصی سوسمار را روی شانه های شخص دیگری می گذارد و سپس از وحشت می خندد ، ناگهان یکی از آنها ضبط را به گوش می زند. فرد خوابیده دیگری آن را روشن کرده و سپس با دیدن وحشت خود می خندد ، کسی چراغ آسانسور را خاموش می کند و سپس ماسک ترسناکی را روی صورت او می گذارد و از ترس با آن لذت می برد.
فراموش نکنیم که تلنگر این عکس ها مخاطبانی هستند که آنها را دوست دارند. در طرف دیگر این نوع “آزار و شکنجه شرم آور” “لذت های شرم آور” قرار دارد. مخاطبی که اضطراب افراد را در تصاویر می بیند با مهاجم همراه است. بدون شک ، اگر مراقب نباشیم ، لذت آزار دیگران می تواند هم فرهنگی شود و هم طبیعی.
1 خوشحال
عضو گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان