بیخانمانها هم حقوق دارند – دیباروز
این موضوع یا پدیده بی خانمانی است که سابقه طولانی و طولانی در جهان دارد ، اما در سالهای اخیر این مسئله بیشتر و بیشتر ظاهر می شود زیرا ما در شرایطی که در سالهای اخیر در جهان زندگی می کنیم ، از جمله در ایران ، زندگی می کنیم. ما می توانیم می گویند بی خانمانی بیش از پیش آشکار شده است. شاید تعداد کمی از مردم ، حداقل در شهرهای بزرگ ، از آنجا عبور کنند و شب ها این افراد را نبینند.
اگرچه در گذشته ما به دلیل بی خانمانی فوت می کردیم و البته هنوز هم داریم ، اما حداقل در شهر تهران با اقدامات خوب شهرداری تهران با همکاری ناجا ، پزشکی قانونی ، دادگستری و سایر سازمانهای مرتبط اما متمرکز بر شهرداری تهران ، مرگ و میرهای گذشته که در این منطقه نمی بینیم مانند گذشته است ، اما این بی خانمان ها هستند که به دلایل دلخواه زندگی در خیابان ها ، پارک ها ، زیر پل ها ، روی پل ها را انتخاب می کنند ، فضاهای شهری بی دفاع ، محله یهودی نشین ، قبرستان و سایر مکان ها. برخی آمارها نشان می دهد که این تعداد بیش از 1.2 میلیون نفر آواره است. البته استدلال من این است که این تعداد به دلیل وضعیت کروناویروس و مشکلات اقتصادی ایجاد شده افزایش می یابد. در کشور ما مدتهاست که موضوع ولگردی مورد توجه قرار گرفته است ، اگرچه در آن زمان با این افراد به عنوان ولگرد و متکدی رفتار می شد ، اما در سال 1978 با تصویب شورای عالی اداری ، تصمیمی در مورد بی خانمان ها ، متکدیان گرفته شد. بین استان و حدود 11 سازمان در این زمینه همکاری وجود دارد و وقتی با بی خانمان خود ملاقات می کنیم ، یا با دلسوزی به آنها نگاه می کنیم یا مرتکب جنایت شده اند یا مشکلات مشابهی دارند.
من نمی خواهم انکار کنم. برخی از بی خانمان های ما ممکن است متکدی باشند ، برخی از افراد بی سرپناه ما مرتکب جنایت شده اند ، برخی ممکن است معتاد به فحشا و ایدز باشند ، برخی ممکن است دارای معلولیت یا اختلالات روانی یا ترکیبی از این موارد باشند ، اما ما جزو آن افراد بی خانمان هستیم. افرادی که توانایی های بالایی دارند. آنها هنرمندان و بازیگران بودند ، و گاهی در رسانه ها گزارش می کردند ، یا خوشنویسان خوبی بودند ، یا به یک یا چند زبان مسلط بودند ، یا حتی شاعران خوب یا مناظره کننده بودند ، یا ممکن است صدای خوب و غنی داشته باشند. در واقع ، آنها توانایی ها و پتانسیل بالایی دارند. روز جهانی بی خانمانی فرصتی است برای ما که نگرش خود را نسبت به این گروه از افراد تغییر دهیم.
من فکر می کنم در حالی که ویژگی های فردی ممکن است بر ظهور این پدیده تأثیر بگذارد ، نمی توان بی خانمانی را محصول ناکارآمدی و ضعف خانواده یا محصول ضعف و ناکارآمدی سیستم مدیریت کشور دانست؛ زیرا برخی از آنها ناشی از این مشکلات و ضعف ها است. اگر از این فرصت استفاده کنیم و ساختمانهای شهرداری تهران یا پارکها یا مکانهای مختلف را بررسی کنیم ، متوجه خواهیم شد که بسیاری از این افراد بی خانمان افرادی نیستند که در گذشته از توانایی یا توانایی برخوردار نبوده یا هنوز هم ندارند.
انتظار می رود که آوارگی مانع از دستیابی آنها به حقوق خود در زمینه های بهداشت ، درمان ، امنیت ، تغذیه و سایر مسائل نشود. اجازه دهید مردم با نفرت یا ترحم به این افراد نگاه نکنند ، بلکه دیدگاه ما نسبت به بی خانمان ها را تغییر دهند. در همان زمان ما مددکاران اجتماعی در کرونا داشتیم که این افراد را در یخ یافتند و مشخص نشد که آنها زنده هستند یا مرده. در همان سیستم های شهرداری ، گشت های خدمات اجتماعی در شهرداری تهران تمرکز کار با مددکاران اجتماعی است ، اگرچه سازمان های بین المللی ، چه در داخل کشور و چه در سایر کشورها ، فعالیت هایی را در این زمینه برای تسهیل دسترسی آنها به برخی خدمات انجام می دهند. امیدواریم روزی کم و بیش افراد بی خانمان وجود نداشته باشند ، اما اگر افراد بی خانمان داشته باشیم ، بی خانمانی پایان زندگی آنها محسوب نمی شود و مسئولیت ما در قبال این افراد با ارائه سرپناه و تغذیه موقت تأمین می شود تا ما شاهد مرگ بی خانمان ها در جامعه ما نیست.
* رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
* چاپ شده در روزنامه آرمان میلی. شماره 1127 یکشنبه 18 اکتبر 1400