دانشجو و شروع یک انقلاب

دانشجو و شروع یک انقلاب

روز دانش آموز در ایران به شانزدهم آذر اطلاق می شود. این روز یادآور سه دانشجو است که در اعتراض به سفر رسمی ریچارد نیکسون، معاون وقت رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در 16 آذر 1332، حدود چهار ماه پس از کودتای 28 مرداد، در دانشگاه تهران به شهادت رسیدند. نقش پیشرفت اجتماعی کارکرد ثانویه و طبیعی دانشگاه هاست.

به گزارش دیباروز، روزنامه فرحختگان نوشت: در جوامع و کشورهای مختلف، دانشگاه ها طلایه دار نهضت های مترقی، نوگرا، اصلاح طلب و انقلابی در جوامع خود بودند، همچنان که حضور دانشگاهیان و دانشجویان در پیروزی انقلاب اسلامی ایرانی اهمیت ویژه ای داشت. انقلاب.. دوره های مهم تاریخ انقلاب با جنبش های دانشجویی پیوند خورده است. در این گزارش به سراغ دو دانشجو رفتیم که فعالیت های سیاسی خود را در چارچوب جنبش های دانشجویی آغاز کردند.

اعتراض پرشور و انقلاب کوبا

کمتر کسی نام فیدل کاسترو، سیاستمدار انقلابی کوبایی را شنیده است. یکی از نمادهای انقلاب های ضد آمریکایی به شمار می رود. کاسترو در سال 1947 زمانی که دانشجو بود به فعالیت سیاسی پرداخت.

اما ایده های انقلابی دهه ها در کوبا رایج بوده است. انقلاب 1917 روسیه و افکار لنین در میان روشنفکران و کارگران کوبایی رواج داشت و در سال 1925 تعدادی از فعالان اتحادیه به همراه دانشجویان دانشگاه هاوانا حزب کمونیست کوبا را تأسیس کردند. به لطف توانایی خود در سازماندهی، حزب کمونیست به سرعت گسترش یافت و بخش بزرگی از اقلیت سیاه را به خود جذب کرد. فیدل با استعداد فراوان وارد کالج یسوعی شد و وارد دانشکده حقوق دانشگاه هاوانا شد. او از حزب کمونیست که برادرش رائول عضو آن بود انتقاد کرد. آنچه فیدل را بیش از هر چیز دیگری انقلابی کرد این بود که از دیدن زندگی راحت خود در مقایسه با زندگی سخت و پر استرس فقرای کوبا شوکه شد. مهم ترین ویژگی کاسترو در جوانی، دیدگاه های ضد آمریکایی او بود. در همان زمان، او در تبعید سیاسی دومینیکن برای سرنگونی دیکتاتور دومینیکن رافائل تروخیو مشارکت فعال داشت و سال بعد در شورش ها در بوگوتا، کلمبیا و اطراف آن شرکت کرد.

اولین عملیات چریکی کاسترو مانند یک بمب گذاری انتحاری بود. فیدل به همراه برادرش را وول و گروهی از همفکرانش در سال 1953 به پادگان مونکادا در سانتیاگو دو کوبا حمله کردند. واحد فیدل ده برابر قدرتمندتر از آن به نظر می رسید و کمین این نیروها بدون شک می توانست مثبت باشد. اثر کاسترو در پی این حمله دستگیر و به 15 سال زندان محکوم شد. او در پایان محاکمه و به عنوان آخرین دفاعیات خود، نه تنها نسل خود، بلکه فرزندان و نوه هایش را نیز به انقلاب دعوت کرد و گفت: «من افکار مترقی همه مردمی که از آزادی ملت های خود دفاع کرده اند را در جان خود دارم. فیدل در دوران زندان روزانه تا 20 ساعت درس می خواند، آثار آدولف هیتلر، داستایوفسکی و بالزاک را می خواند و در این دوره ابتدا با آثار و اندیشه های مارکس و لنین آشنا شد. برادران کاسترو در همان زندان پایه های «جنبش انقلابی 26 ژوئیه» را بنا نهادند. نام این جنبش از تاریخ حمله به پادگان مونکادا گرفته شده است. در سال 1955، آنها از زندان Isladopinos و از آنجا به مکزیک فرار کردند. فیدل در مکزیک با دکتر آرژانتینی ارنستو گوارا، ملقب به “چه” آشنا شد و تنها پس از آن انقلاب دو شخصیت کاریزماتیک پیدا کرد. دو شخصیت مصمم به بازگشت به کوبا از طریق جنگ چریکی هستند.

در 25 نوامبر 1956، فیدل و 82 نفر از همکارانش سوار بر گرانما شدند که عازم کوبا بود. شهر سراماسترا در جنوب جزیره کوبا به عنوان مقر جنگنده ها در نظر گرفته شد و از آنجا تمرینات حمله و سرنگونی رژیم باتیستا آغاز شد. البته سرنگونی رژیم باتیستا ربطی به قدرت نظامی مبارزان به رهبری کاسترو نداشت. این سیستم در نهایت به دلیل تلاش داخلی ناشی از دیکتاتوری فئودالی فاسد به زباله دان تاریخ سپرده شد. باتیستا در اولین روز سال 1959 از کشور فرار کرد و یک هفته بعد کاسترو و افرادش وارد هاوانا شدند.

ماندلا و اعتراض به آپارتاید

نلسون رولیهلاهلا ماندلا اولین رئیس جمهور آفریقای جنوبی است که در یک انتخابات عمومی دموکراتیک انتخاب شد. قبل از ریاست جمهوری خود، او یک فعال برجسته ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی و از رهبران کنگره ملی آفریقا بود. اما اتفاقی که افتاده این است که نام این شخصیت آفریقای جنوبی به عنوان یک معترض انقلابی در تاریخ ثبت شده است.

نلسون ماندلا در یک خانواده در روستای کوچک موزو در منطقه متاتا، پایتخت کیپ تاون، آفریقای جنوبی متولد شد. در نوزده سالگی، در سال 1937، ماندلا به هلدون، کالج وسلی در فورت بوفورت، جایی که اکثر خانواده سلطنتی در آنجا تحصیل کردند، نقل مکان کرد و به بوکس و دو و میدانی علاقه مند شد. پس از قبولی در آزمون ورودی، تحصیل در رشته علوم انسانی را در مقطع کارشناسی در دانشگاه فورت هار آغاز کرد و در آنجا با الیور تامبو آشنا شد و در این زمینه با هم دوست و همکار شدند. ماندلا بیش از یک دانشجوی معمولی در کالج فورت هاهر شرکت کرد و انقلاب را آغاز کرد. در پایان سال اول تحصیلی، در اعتراض به سیاست‌های دانشگاه که به دلیل اخراج از دانشگاه، شورای نمایندگان دانشجویان را تحریم کرد، شرکت کرد. اخراج ماندلا مسیر زندگی او را تغییر داد و او مدتی به عنوان نگهبان در معدنی در ژوهانسبورگ و بعداً در یک شرکت حقوقی در ژوهانسبورگ کار کرد. ماندلا در سال 1943 تحصیل در رشته حقوق را در دانشگاه ویتواتر آغاز کرد و اولین مرد سیاهپوستی بود که یک شرکت حقوقی در آفریقای جنوبی تأسیس کرد. او خیلی زود با دولت وقت به دلیل سیاست های نژادپرستانه درگیر شد. این سیاست ها سیاهان را از بسیاری از حقوق خود محروم کرد و آنها را مجبور به زندگی در مناطق کوچکی از کشور کرد. ماندلا بارها دستگیر و از فعالیت سیاسی منع شد، اما لحظه ای که او شاهد تیراندازی پلیس به معترضان در شارپویل در سال 1960 بود، نقطه عطفی در زندگی او بود. چند بار به دیوار خوابگاهش اصابت کرد. پلیس ضد شورش به تظاهرات روز جمعه یورش برد و 67 معترض را با یک کامیون بیرون راند. ماندلا در آن زمان متوجه شد که اعتراضات مسالمت آمیز به بن بست رسیده است.

او شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا را تأسیس کرد و در الجزایر آموزش جنگ های چریکی را گذراند. انقلاب در راه بود. ماندلا به ANC گفت که حمله وحشی را نمی توان با دست خالی متوقف کرد. ماندلا در 5 آگوست 1962 پس از 17 ماه فرار دستگیر و در قلعه ژوهانسبورگ زندانی شد. ویلیام بلوم، کارمند سابق وزارت امور خارجه، گفت که سیا محل اختفای ماندلا را مطلع کرده است. ماندلا تا فوریه 1990، زمانی که کنگره ملی آفریقا و مبارزات بین المللی خواستار “آزادی نلسون ماندلا!” منجر به آزادی او شد و او در زندان ماند.

در روز آزادی خود، 11 فوریه 1990، ماندلا در یک سخنرانی خطاب به ملت اعلام کرد که تمرکز او بر ایجاد صلح برای اکثریت سیاه پوستان و دادن حق رای در انتخابات ملی و محلی است.

اولین انتخابات دموکراتیک در آفریقای جنوبی، که در آن همه می توانستند رای دهند، در 27 آوریل 1994 برگزار شد. کنگره ملی آفریقا اکثریت را در این انتخابات به دست آورد و ماندلا به عنوان رهبر کنگره ملی آفریقا، اولین رئیس جمهور سیاه پوست این کشور انتخاب شد.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا