نفی سبیل دیپلماتیک – دیباروز
به موجب این قاعده که شاید یکی از سیاسی و اجتماعی ترین احکام ثانویه فقهی باشد، هر اقدامی که منجر به تسلط فکری، اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… کفار بر مسلمین شود، نفی شده تا جامعه اسلامی در سیطره کفار قرار نگیرد.
جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس همین قاعده، شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی را مطرح کرد تا بستر استقلال و آزادی را برای ایرانیان فراهم کند.
اما از همان روزهای اولیه انقلاب یک بخش از راهبرد دیپلماسی انقلاب با اشغال سفارت آمریکا توسط چریک های فدایی خلق و دیگران و به دنبال آن ماجرای گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی توسط جریان چپِ انقلاب موازنه این راهبرد را به سود شرق تغییر داد و رابطه با آمریکا قطع شد تا موازنه راهبردی دیپلماسی ایران یک سویه پیش رود.
در عرصه جهانی، بلوک شرق با وجود تبلیغات پرطمطراق توده ای و پوپولیستی به دلیل عدم توجه به نیازهای اولیه انسان یعنی آزادی، رفاه، کرامت انسانی، نشاط اجتماعی و… در مواجهه و رویارویی با سایر جهان شکست خورد و فروپاشید، حتی در دوران جنگ تحمیلیِ رژیم بعث علیه مردم ایران نیز شاهد کمک های ویژه تسلیحاتی و لجستیکی رژیم حاکم بر مسکو به عراق بودیم که منجر به خسارات زیادی به جان و مال ایرانیان شد، اما نفوذ تفکر و گرایش مطلقه ضد غربی در سیاست های کلان ایران باعث شد تا توازن و تعادل در این راهبرد دیپلماتیک ایران به سود شرق بر هم خورده و نه تنها گستاخی بازیگران شرقی نسبت به کشورمان را تشدید کند بلکه در مقابل، ایران را از مزایا و منافع استفاده از امکانات و توانمندی های علمی، صنعتی و پیشرفته جهان محروم ساخته و با ایجاد شرایط تدریجی شبه خصمانه با غرب زمینه تضعیف استقلال اقتصادی فراهم شود.
امروزه جهان به یک جامعه یکپارچه آزاد و متشکل از خرده فرهنگ ها و جوامع با سلائق مختلف تبدیل شده است که نمی توان منافع ملی را بدون تعاملات وسیع و گسترده به ویژه با رابطه مناسب و هوشمندانه با بازیگرانی که قدرت اقتصادی و تکنولوژیکی برتری نسبت به سایر بازیگران دارند تضمین کرد.
باید باور داشت نفی سبیل یا سلطه گری صرفا نفی مذاکره یا قطع رابطه با دیگران نیست بلکه هر تصمیمی که منجر به تقویت سلطه به ویژه سلطه روانی از طریق برهم خوردن امنیت روانی،اقتصادی،سیاسی، اجتماعی و… مردم شود وجه دیگر و ناآشکار سلطه می باشد که تهدیدات ناشی از عدم قوت و نداشتن زیرکی در مذاکره و رابطه می تواند منجر به فرصت سوزی های متعدد برای جامعه شود.
آنچه اساس و رکن مفهوم و ماهیت قاعده نفی سبیل است عدم ایجاد زمینه برای هر نوع تسلط و سیطره کفار بر مسلمین می باشد که سیاست ورزی خردمندانه و زیرکانه در مناسبات با دشمن و بهره گیری سودمندانه و حداکثری از امکانات دشمن در تقویت جامعه اسلامی حتی با رابطه معقولانه یکی از این موارد است.