کرامت حسنی – دیباروز

جامعه‌ای که به امنیت و سلامت بها ندهد

برای خانواده کاراما، خیر برای هر خیری است که به دنبال خیر خود است.

اگر فضل و درستی می خواهی در آن خوب هستی و اگر نیستی ولی هست.(1)

کجا می توان گفت که عبادت حسنی گاه بندگی حق است؟

در صفوف دشمن می جنگید.

عبادت خیر و محبت و شرط آن بر سجده در هر کجا که وصف شود که مظهر تقوا است.

به گفته خودش او مدیر سازندگان است و مغز متفکر صلاح جامعه بزرگترین قانون است.

برای دلاوری می جنگید، با ربودن اطلاعات دشمن در صلح و صفا بود، طبیعتش غوغا است.

به ناچار صلوات الله علیه و آله و سلم چون باید عبارات بسیار شادی آور و متعالی می نوشت.

او آن عهدنامه را چنان محکم و با خویشتنداری نوشت که تا ابد خطایی در آن سند باقی نخواهد ماند.

حسن می‌گوید حسن از نظر زیبایی و اخلاقی که برای اسلام قائل بود، قابل توجه است.

کرامت او مانند شهرت در تاریخ شد.(2) او ایستاده است

معاویه کینه زیادی دارد.

اینکه مرد خوبی نیست، معامله گر است، همیشه با زن ها خوش است.

فریب دادن همه فرماندهان لشکر حسنی با پول یا موقعیت دشمن

حسین مانند حسین است، حسین مانند حسین است و هر دو سرور رایگان هستند.

الحسن امام مظلوم حمام است.

پیوسته به دامن لطف او «رضایت» برو و سایه رحمتش سایه شاخه توبا است.

شرح:

1 – اما در غیر این صورت

2 – سفره

دکمه بازگشت به بالا