اقتصادی

اقتصاد یا سیاست؟ مسئله این است!

در مورد این موضوع نظرات مختلفی وجود دارد و به نظر می رسد هرکدام گوشه ای از حقیقت را دارند. قرار دادن این نظرات در کنار هم می تواند تصویر کاملی از موضوع را به ما ارائه دهد.

طرفداران گشودگی بین المللی: استدلال های این گروه دو نکته اصلی دارد و بسیار عمیق است.

اولین نکته این است که در دنیای امروز و عصر اقتصاد دانش بنیان ، مسئله تقسیم تخصصی و اقتصادی کار ناشی از حجم سرمایه گذاری در توسعه دانش و فناوری ، عامل اصلی تولید ثروت است. نشانه بارز این ادعا دو برابر شدن ارزش تجارت جهانی در مقایسه با رشد اقتصادی جهانی است. در واقع ، این گروه می گوید که در میان مدت و بلند مدت ، بدون روابط موثر بین المللی و توسعه تولید صادرات محور ، مردم و کشور به طور حتم نسبتاً فقیر خواهند شد (در مقایسه با بقیه جهان) ، و این ادعا کاملا منطبق با منطق و دلیل اقتصادی است. سالم.

نکته دوم بحث این گروه این است که در یک جهان شبکه ای ، ماندن در بازارهای بین المللی دیگر یک مزیت نیست ، بلکه یک ضرورت حیاتی برای هر تجارت و اقتصادی در هر کشور است. مرکزیت ایالات متحده در بازار سرمایه ، بازار فناوری و پویایی و رشد بازار مصرف ، همراه با منابع فنی ، حقوقی و مالی آن دولت برای تحمیل اراده سیاسی خود در تجارت بین الملل ، اتحادیه کشورهایی که می توانند یک شرکت یا کشوری را از شبکه روابط اقتصادی جهانی حذف کنند. او در این امر بسیار موفق خواهد شد. متأسفانه تجربیات تلخ روزهای تحریم ، تا حد زیادی این گفته را تأیید می کند.

در مقابل ، کسانی که بر تقدم اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور تأکید می کنند ، در بحث های خود به دو نکته اصلی اشاره می کنند که شایسته توجه زیادی است.

اولین مورد این است که دسترسی به بازارها ، سرمایه بین المللی و فناوری به همان اندازه منابع دیگر برای هر سیستم اقتصادی است. اما در پایان ، آنچه اقتصاد را به پیش می برد و باعث رونق شرکت و بهبود رفاه خانواده می شود ؛ توانایی اقتصاد در ایجاد ارزش افزوده. ناهنجاری ساختاری در سیستم اقتصادی ایران ، با سرکوب انگیزه ایجاد رشد از طریق بهبود بهره وری ، انگیزه ارزش افزوده در سیستم اقتصادی ایران و در نتیجه باز بودن بین المللی را فقط در شکوفایی ، توزیع و انتشار فروش مواد اولیه متوقف کرد . از سرگیری سیاست های مضر و مخرب منجر به سرکوب ارزی خواهد شد. در واقع ریختن بنزین در مخزن ماشین خرد شده فایده ای ندارد.

نکته دوم این است که ناهنجاری ساختاری سیستم اقتصادی ، که طرفداران اولویت اصلاح نظام اقتصادی بر گشودگی سیاسی است ، به عنوان “تحریم های داخلی” یا “مجازات خود” شناخته می شود. تا حد زیادی مستقل از تحریم های بین المللی است. البته ، دسترسی به منابع بین المللی قطعاً این اصلاحات دشوار و دردناک را آسان می کند. اما اساساً این اصلاحات به زیرساخت های فنی و اراده سیاسی در داخل کشور احتیاج دارد و ارتباط لازم و محکم با موضوع تحریم ها ندارد.

کنار هم قرار دادن نکات و استدلال های دو گروه به وضوح نشان می دهد که در طولانی مدت دستیابی به یک اقتصاد مرفه و پایدار مستلزم حل هر دو مشکل است. اما به نظر می رسد اگر دولت بتواند با نشان دادن تعهد به اصلاح و پایبندی به استانداردهای حكمرانی خوب در سیستم اقتصادی ، حمایت مردمی و عزم ملی را ایجاد كند ، گزینه دوم ، اصلاح ساختاری سیستم اقتصادی ، اولویت بیشتر با گذشت زمان و فرصت ما برای افزایش استفاده مناسب از فرصتهایی که به دنبال افتتاح مسابقات بین المللی خواهد آمد.

* نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران

223225

دکمه بازگشت به بالا