صفر تا صد شرایط عدم پرداخت مهریه | بررسی موارد قانونی

شرایط عدم پرداخت مهریه

در برخی شرایط خاص و مطابق با قوانین، ممکن است مرد از پرداخت کامل یا بخشی از مهریه به همسر خود معاف شود؛ از جمله مواردی که به دلیل بطلان عقد ازدواج، فسخ نکاح قبل از نزدیکی، فوت پیش از تعیین مهریه و نزدیکی، یا بذل مهریه توسط خود زن اتفاق می افتد. مهریه به عنوان یک حق مالی مهم برای زن در عقد نکاح، همواره موضوع بحث و ابهامات زیادی بوده است. این حق که با جاری شدن صیغه عقد نکاح بر ذمه مرد قرار می گیرد، در عرف و قانون ایران جایگاه ویژه ای دارد. با این حال، تصور عمومی مبنی بر اینکه مهریه در هر صورت و تحت هر شرایطی به زن تعلق می گیرد، همیشه صحیح نیست و قانون گذار شرایطی را پیش بینی کرده است که در آن ها، مرد از پرداخت مهریه معاف می شود یا تنها بخشی از آن را می پردازد.

آگاهی از این شرایط نه تنها برای زوجین، بلکه برای تمامی افرادی که به نحوی با مسائل حقوقی خانواده درگیر هستند، حیاتی است. درک صحیح این موارد به زوجین کمک می کند تا با دیدی روشن تر و آگاهانه تر، مسیر زندگی مشترک یا جدایی را طی کنند و از بروز اختلافات حقوقی پیچیده جلوگیری شود. این مقاله با هدف ارائه یک راهنمای جامع و دقیق، تمامی شرایط قانونی عدم پرداخت مهریه را بررسی می کند تا خواننده بتواند دیدگاهی روشن و حقوقی نسبت به این موضوع مهم پیدا کند.

موارد عدم تعلق کامل مهریه (صفر شدن مهریه)

یکی از سوالات کلیدی در مباحث حقوقی خانواده، به ویژه در مراحل ابتدایی یا پایانی زندگی مشترک، این است که در چه شرایطی ممکن است زن به طور کامل از حق مهریه خود محروم شود. در واقع، قانون مدنی ایران مواردی را پیش بینی کرده که در صورت تحقق آن ها، مهریه به هیچ وجه به زن تعلق نمی گیرد. این شرایط اغلب به نقص در اصل عقد ازدواج یا عدم وقوع نزدیکی مربوط می شوند.

بطلان عقد ازدواج

یکی از صریح ترین مواردی که به عدم تعلق مهریه به زن منجر می شود، بطلان عقد ازدواج است. عقد نکاح، چه دائم و چه موقت، باید بر اساس اصول و شرایط قانونی و شرعی صحیحی منعقد شود. هرگونه نقص یا عدم رعایت این شرایط می تواند منجر به بطلان عقد از ابتدا گردد. تصور کنید زوجینی به اشتباه یا بدون اطلاع از قوانین، با موانع قانونی ازدواج مانند خویشاوندی محرمانه (مثلاً ازدواج با خاله یا عمه که در برخی فرهنگ ها ممکن است به دلیل تفاوت های مذهبی یا قومی مبهم باشد)، یا ازدواج در دوران عده زن دیگر، عقد می کنند.

در چنین وضعیتی، اگر عقد از ابتدا باطل باشد و بین زوجین هیچ گونه نزدیکی رخ نداده باشد، زن هیچ حقی بر مهریه ندارد. قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران در این باره کاملاً صریح است. ماده ۱۰۸۹ قانون مدنی بیان می دارد: هرگاه عقد نکاح باطل باشد و عمل زناشویی هم بین آنها واقع نشده باشد زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته باشد مرد می تواند آن را استرداد نماید. این ماده به وضوح نشان می دهد که بطلان عقد، در صورت عدم نزدیکی، مهریه را ساقط می کند. حتی اگر مهریه ای تعیین و پرداخت شده باشد، مرد حق استرداد آن را خواهد داشت، چرا که اساساً تعهدی از ابتدا وجود نداشته است.

بطلان عقد ازدواج به دلیل عدم رعایت شرایط قانونی یا شرعی و عدم وقوع نزدیکی، زن را از هرگونه حق مهریه محروم می سازد و حتی مرد می تواند مهریه پرداخت شده را مسترد کند.

فسخ نکاح قبل از نزدیکی

فسخ نکاح به معنای برهم زدن عقد ازدواج بر اساس وجود یکی از عیوب قانونی در زن یا مرد است. این عیوب به طور مشخص در قانون مدنی ذکر شده اند و با بطلان عقد که ناشی از نقص در ارکان اصلی عقد است، تفاوت دارد. در فسخ نکاح، عقد در ابتدا صحیح بوده اما به دلیل بروز یک عیب مقرر در قانون، حق فسخ برای یکی از طرفین ایجاد می شود.

اگر یکی از زوجین به دلیل عیوب قانونی (مانند جنون، خصاء، عنن، قرن و جزام برای مرد یا عنن، جنون، جذام، برص، افضاء و زمین گیری برای زن) حق فسخ پیدا کند و قبل از نزدیکی اقدام به فسخ نکاح نماید، زن مستحق دریافت مهریه نخواهد بود. به عنوان مثال، اگر مردی پس از عقد و قبل از شروع زندگی مشترک، متوجه وجود یکی از عیوب فسخ نکاح در زن شود و عقد را فسخ کند، زن مهریه دریافت نمی کند.

ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی این موضوع را تایید می کند و می گوید: هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح زن مستحق نصف مهر است.

این ماده یک استثنای بسیار مهم را مطرح می کند: اگر فسخ نکاح به دلیل عنن (ناتوانی جنسی مرد) باشد، حتی اگر نزدیکی هم رخ نداده باشد، زن مستحق نصف مهریه خواهد بود. این استثنا نشان دهنده حمایت قانون گذار از زن در شرایط خاص است که از نظر عاطفی و جسمی تحت تأثیر ناتوانی همسر قرار گرفته است.

فوت یکی از زوجین قبل از تعیین مهریه و قبل از نزدیکی

تصور کنید عقد نکاحی میان زوجین جاری شده، اما مهریه ای در زمان عقد تعیین نشده است. در چنین شرایطی، قانون گذار تکلیف مهریه را بر اساس وقوع یا عدم وقوع نزدیکی مشخص می کند. اگر قبل از آنکه زوجین نزدیکی داشته باشند و پیش از آنکه مهریه به صورت رسمی یا حتی با توافق شفاهی تعیین شود، یکی از آن ها فوت کند، چه اتفاقی برای حق مهریه زن می افتد؟

در این سناریو، زن هیچ حقی بر مهریه نخواهد داشت. به عبارت دیگر، اگر عقد نکاحی صورت گرفته باشد اما مهریه ای تعیین نشده و نزدیکی هم محقق نشده باشد و سپس یکی از زوجین فوت کند، زن مستحق مهریه نیست. ماده ۱۰۸۸ قانون مدنی به این حالت اشاره دارد: اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تعیین مهر، نکاح باطل است و یا مهر معلوم نباشد، در صورت فوت یکی از زوجین قبل از نزدیکی، زن مستحق هیچ گونه مهری نمی باشد.

این وضعیت با حالتی که پس از نزدیکی، یکی از زوجین فوت کند، کاملاً متفاوت است. در صورت فوت مرد پس از نزدیکی و در حالی که مهریه تعیین نشده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود که بر اساس شان و موقعیت زن و عرف جامعه تعیین می شود. اما در سناریوی مطرح شده، به دلیل عدم تعیین مهریه و عدم وقوع نزدیکی، هیچ گونه حق مالی به عنوان مهریه برای زن ایجاد نمی شود.

موارد تعلق نصف مهریه

در برخی از موقعیت ها، مهریه به طور کامل ساقط نمی شود، اما زن تنها مستحق دریافت نیمی از آن است. این شرایط اغلب در ارتباط با طلاق یا فسخ نکاح قبل از نزدیکی رخ می دهند و برای زوجین بسیار مهم است که از این جزئیات آگاه باشند تا بتوانند در صورت لزوم، تصمیمات درستی اتخاذ کنند.

طلاق قبل از نزدیکی (رابطه زناشویی)

یکی از رایج ترین و شناخته شده ترین شرایطی که در آن زن مستحق نصف مهریه می شود، زمانی است که طلاق قبل از وقوع نزدیکی (رابطه زناشویی) رخ دهد. این وضعیت می تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ ممکن است زوجین پس از عقد، به دلایل شخصی یا خانوادگی، تصمیم به جدایی بگیرند و قبل از آنکه زندگی مشترک به معنای واقعی آغاز شود و نزدیکی صورت گیرد، مراحل طلاق را طی کنند.

ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی به صراحت بیان می دارد: هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود. اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلاً داده باشد، حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مثلاً یا قیمتاً استرداد کند.

این بدان معناست که اگر مهریه ۱۰۰ سکه طلا تعیین شده باشد و طلاق قبل از نزدیکی واقع شود، زن تنها مستحق ۵۰ سکه است. اگر مرد تمام ۱۰۰ سکه را پرداخت کرده باشد، حق دارد ۵۰ سکه اضافه را از زن پس بگیرد. این قانون حمایت از حقوق هر دو طرف را در نظر گرفته و از تضییع حق مرد نیز جلوگیری می کند. این وضعیت به خصوص در ازدواج های کوتاه مدت یا مواردی که به دلایل مختلف زندگی مشترک آغاز نمی شود، اهمیت پیدا می کند.

عدم تعیین مهریه در عقد و طلاق قبل از نزدیکی (مهرالمتعه)

گاهی اوقات، در زمان جاری شدن عقد نکاح، به دلایل مختلف (که معمولاً به دلیل عجله یا اعتقاد به سادگی در ازدواج رخ می دهد)، مهریه ای به صورت مشخص تعیین نمی شود. در چنین حالتی، اگر زوجین قبل از نزدیکی از هم جدا شوند، تکلیف مهریه چه خواهد بود؟

قانون مدنی برای این وضعیت، مفهومی به نام مهرالمتعه را پیش بینی کرده است. مهرالمتعه مبلغی است که مرد به زن می پردازد و میزان آن بر اساس توانایی مالی مرد تعیین می شود، نه بر اساس شان و موقعیت زن.
ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی می فرماید: هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است.

برای روشن تر شدن این مفهوم، باید تفاوت آن را با مهرالمثل درک کرد.
* مهرالمسمی: مهریه ای است که در زمان عقد و با توافق طرفین به طور مشخص تعیین و در سند ازدواج قید می شود. (مهریه عادی)
* مهرالمثل: در صورتی که مهریه در عقد تعیین نشده باشد و نزدیکی واقع شده باشد، زن مستحق مهرالمثل می شود. میزان مهرالمثل بر اساس شان و موقعیت زن (مانند وضعیت خانوادگی، تحصیلات، سن، و عرف محل) توسط دادگاه تعیین می گردد.
* مهرالمتعه: در صورتی که مهریه در عقد تعیین نشده باشد و طلاق قبل از نزدیکی رخ دهد، زن مستحق مهرالمتعه است. میزان آن بر اساس وضعیت مالی و توانایی مرد (مانند شغل، درآمد، دارایی ها) توسط دادگاه تعیین می شود.
این تفاوت ها برای افرادی که درگیر پرونده های حقوقی مربوط به مهریه هستند، حیاتی است و به آن ها کمک می کند تا حقوق خود را به درستی شناسایی و مطالبه کنند.

اسقاط حق دریافت مهریه توسط خود زن

مهریه، حق مالی زن است و او مالک آن به شمار می رود. بنابراین، زن مختار است که در مورد حق خود تصمیم گیری کند. این تصمیم گیری می تواند شامل بخشیدن یا مصالحه بر سر مهریه باشد که در برخی شرایط، به کلی یا جزئی، حق مطالبه مهریه را از زن سلب می کند. این موارد عموماً با اراده و خواست خود زن صورت می گیرد.

ابراء ذمه شوهر (بخشیدن مهریه)

یکی از صریح ترین راه ها برای عدم پرداخت مهریه توسط مرد، ابراء ذمه است که به معنای بخشیدن مهریه توسط زن به شوهرش است. در این حالت، زن به اختیار خود و با رضایت کامل، مرد را از پرداخت مهریه معاف می کند. ابراء یک عمل حقوقی یک طرفه است و پس از وقوع آن، دین مهریه از ذمه مرد ساقط می شود و زن دیگر حق مطالبه آن را نخواهد داشت.

تصور کنید زنی که از زندگی مشترک خسته شده و به دنبال رهایی است، برای تسهیل فرآیند طلاق یا به هر دلیل دیگری، تصمیم می گیرد تمام یا بخشی از مهریه اش را به همسرش ببخشد. این بخشش باید به صورت قانونی و با رعایت تشریفات صورت گیرد تا از نظر حقوقی معتبر باشد و بعداً قابل انکار نباشد.
شرایط و نحوه قانونی بخشش مهریه:

  1. رضایت کامل: بخشش مهریه باید با رضایت کامل و بدون هیچ گونه اکراه، اجبار یا تهدید از سوی زن باشد. اگر ثابت شود که زن تحت فشار اقدام به ابراء کرده است، این عمل باطل خواهد بود.
  2. صراحت در نیت: نیت زن برای بخشش باید صریح و روشن باشد. او باید به وضوح اعلام کند که قصد دارد ذمه شوهرش را از پرداخت مهریه (تمام یا بخشی از آن) بری کند.
  3. رسمی شدن: اگرچه ابراء شفاهی نیز از نظر حقوقی معتبر است، اما برای جلوگیری از هرگونه اختلاف و اثبات بعدی، توصیه اکید می شود که این عمل در یکی از مراجع رسمی ثبت شود. این مراجع می توانند:
    • دفتر اسناد رسمی: زن می تواند با حضور در دفتر اسناد رسمی و امضای سند رسمی، مهریه اش را به شوهرش ببخشد. این سند دارای اعتبار رسمی و غیرقابل انکار است.
    • دادگاه: در جریان پرونده های خانوادگی (مانند طلاق)، زن می تواند در دادگاه و در حضور قاضی، اعلام کند که مهریه اش را به شوهر می بخشد و این اقرار در صورت جلسه دادگاه ثبت می شود.

اهمیت ابراء در این است که پس از انجام آن، زن دیگر نمی تواند از بخشش خود عدول کند و مهریه بخشیده شده را مجدداً مطالبه نماید. این عمل به طور کامل تکلیف مهریه را برای مرد خاتمه می دهد.

طلاق خلع و مبارات

طلاق خلع و مبارات دو نوع از طلاق بائن هستند که با بذل (بخشش) مالی از سوی زن به مرد برای جلب رضایت او به طلاق صورت می گیرد و نقش مهمی در شرایط عدم پرداخت مهریه ایفا می کنند.

طلاق خلع:

در طلاق خلع، زن به قدری از شوهر خود کراهت دارد که حاضر است مالی (که معمولاً تمام یا بخشی از مهریه است) را به او ببخشد تا مرد رضایت به طلاق دهد. هدف اصلی زن در این نوع طلاق، رهایی از زندگی مشترک به دلیل نفرت شدید از مرد است.
مثال: زنی که از رفتارها یا ویژگی های اخلاقی همسرش به ستوه آمده و به هر قیمتی خواهان جدایی است، پیشنهاد می دهد که تمام مهریه خود را ببخشد تا مرد به طلاق رضایت دهد. در این حالت، اگر مرد این بذل را بپذیرد، طلاق خلع جاری می شود و مرد از پرداخت مهریه بخشیده شده معاف می گردد.

طلاق مبارات:

طلاق مبارات زمانی رخ می دهد که کراهت و نفرت میان هر دو زوجین (زن و مرد) وجود دارد. در این نوع طلاق نیز زن مالی را به مرد می بخشد، اما میزان مالی که بذل می شود، نباید بیشتر از مهریه باشد.
مثال: زوجین به توافق می رسند که به دلیل عدم تفاهم و کراهت متقابل، از هم جدا شوند. زن پیشنهاد می دهد که نیمی از مهریه خود را ببخشد تا مرد به طلاق رضایت دهد. اگر مرد بپذیرد، طلاق مبارات اتفاق می افتد.

امکان رجوع به بذل:

یکی از نکات مهم در طلاق خلع و مبارات، امکان رجوع زن به بذل در ایام عده است. ایام عده، دوره ای است که زن پس از طلاق باید منتظر بماند. اگر زن در این دوره از بخشش خود پشیمان شود و به مهریه بخشیده شده رجوع کند، طلاق از بائن به رجعی تبدیل می شود و مرد حق رجوع به زن را پیدا می کند. در این صورت، مهریه نیز مجدداً بر ذمه مرد قرار می گیرد. این امکان رجوع، معمولاً زمانی رخ می دهد که زن به دلایل عاطفی یا مالی از تصمیم خود منصرف شده باشد.

با این حال، اگر زن از بذل خود در ایام عده رجوع نکند یا اگر طلاق از ابتدا بائن باشد و امکان رجوع نباشد، حق مهریه به دلیل بخشش توسط خود زن ساقط شده و مرد از پرداخت آن معاف می شود. این وضعیت نشان دهنده اراده و اختیار زن در مدیریت حقوق مالی خود در زمان طلاق است.

روشن سازی باورهای غلط و نکات مهم حقوقی پیرامون مهریه

در میان عموم مردم، باورهای غلط و برداشت های نادرستی درباره مهریه و شرایط عدم پرداخت آن وجود دارد که می تواند منجر به سردرگمی و تصمیم گیری های نادرست شود. روشن سازی این باورها و ارائه نکات حقوقی دقیق، برای جلوگیری از اشتباهات رایج و حفظ حقوق افراد، بسیار ضروری است.

آیا خیانت زن باعث از بین رفتن مهریه می شود؟ (باور غلط رایج)

یکی از رایج ترین و متأسفانه پرتکرارترین باورهای غلط در جامعه، این است که اگر زنی مرتکب خیانت شود، حق مهریه خود را از دست می دهد. این باور، ریشه در تصورات اخلاقی و عرفی دارد که مهریه را نوعی پاداش برای وفاداری یا حسن رفتار زن می دانند.
اما از نظر قانونی، پاسخ به این سوال، یک خیر قاطع و مستند است. مهریه یک حق مالی مستقل است که با اصل عقد نکاح ایجاد می شود و به محض جاری شدن صیغه عقد، زن مالک آن می شود. این حق مالی، ارتباطی به رفتار اخلاقی یا وفاداری زن در طول زندگی مشترک ندارد.

تصور کنید زنی که سال ها پیش عقد کرده و مهریه مشخصی برای او تعیین شده است، اکنون به دلیل مشکلات زندگی مشترک یا دلایل دیگر، مرتکب خیانت می شود. حتی اگر این خیانت ثابت شود و عواقب کیفری و اخلاقی برای زن در پی داشته باشد، تأثیری بر حق او برای دریافت مهریه نخواهد داشت.
ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی به صراحت بیان می کند که به محض عقد نکاح، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. این ماده نشان می دهد که مهریه، دینی بر عهده مرد است که با عقد نکاح ایجاد شده و منوط به شروط خاصی مانند وفاداری یا عدم خیانت نیست. بنابراین، نه خیانت و نه هیچ عمل نامشروع دیگری از سوی زن، نمی تواند حق او را برای دریافت مهریه از بین ببرد. مرد همچنان مکلف به پرداخت مهریه است، مگر اینکه یکی از شرایط قانونی عدم تعلق مهریه (مانند بطلان عقد، فسخ نکاح قبل از نزدیکی یا بخشش مهریه توسط زن) وجود داشته باشد.

تأثیر عدم تمکین زن بر مهریه

یکی دیگر از ابهامات و سوالات متداول در خصوص مهریه، مربوط به تأثیر عدم تمکین زن بر این حق مالی است. عدم تمکین به معنای عدم ایفای وظایف زناشویی (خاص) یا سایر وظایف زندگی مشترک (عام) توسط زن است. بسیاری تصور می کنند که اگر زنی ناشزه شود (یعنی تمکین نکند)، حق مهریه خود را از دست خواهد داد.

پاسخ این است که عدم تمکین زن، به تنهایی، باعث سقوط حق مهریه نمی شود. مهریه، همانطور که قبلاً ذکر شد، حقی است که به محض عقد نکاح برای زن ایجاد می شود و از سایر حقوق و تکالیف زن و شوهر مستقل است.
درست است که عدم تمکین زن می تواند پیامدهای حقوقی دیگری داشته باشد، از جمله:

  • عدم تعلق نفقه: مهم ترین تأثیر عدم تمکین، محرومیت زن از حق دریافت نفقه است. اگر زن بدون دلیل موجه از تمکین عام یا خاص خودداری کند، مرد تکلیفی به پرداخت نفقه او نخواهد داشت.
  • حق طلاق برای مرد: عدم تمکین می تواند یکی از دلایل موجه مرد برای درخواست طلاق باشد.

اما باید به این نکته مهم توجه داشت که مهریه، حتی در صورت عدم تمکین زن، همچنان بر ذمه مرد باقی است و زن می تواند آن را مطالبه کند. تنها در صورتی که عدم تمکین زن منجر به فسخ نکاح یا طلاق به دلیل عیوب خاصی شود (که البته این موارد بسیار محدود و مشخص هستند)، ممکن است بر اساس شرایط خاص، وضعیت مهریه تحت تأثیر قرار گیرد. در غیر این صورت، عدم تمکین به خودی خود باعث از بین رفتن حق مهریه زن نخواهد شد. این تفکیک حقوقی، نشان دهنده استقلال هر یک از حقوق و تکالیف زوجین در قانون مدنی است.

تفاوت مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه

در حقوق ایران، سه نوع اصلی مهریه وجود دارد که هر یک در شرایط خاصی تعیین و قابل مطالبه هستند. درک تفاوت میان این سه، برای هر فردی که درگیر مسائل خانوادگی است، حیاتی است تا از ابهامات حقوقی جلوگیری شود.

مهرالمسمی:

این رایج ترین نوع مهریه است و به مهریه ای اطلاق می شود که در زمان عقد نکاح، با توافق و تراضی کامل زن و مرد تعیین شده و میزان آن به وضوح در سند ازدواج (عقدنامه) قید می گردد.

مثال: ۱۱۴ سکه تمام بهار آزادی، یک جلد کلام الله مجید، یا یک سفر حج.

مهرالمثل:

در صورتی که در عقد نکاح، مهریه به صورت مشخص تعیین نشده باشد (یا تعیین آن باطل باشد) و نزدیکی بین زوجین واقع شده باشد، زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. میزان مهرالمثل بر اساس شان و موقعیت زن در اجتماع تعیین می شود.

مثال: دادگاه با بررسی فاکتورهایی مانند تحصیلات، وضعیت خانوادگی، سن، موقعیت اجتماعی، و عرف منطقه، میزان مهریه متناسب با زن را تعیین می کند.

مهرالمتعه:

این نوع مهریه زمانی مطرح می شود که مهریه در عقد نکاح تعیین نشده باشد و طلاق قبل از وقوع نزدیکی رخ دهد. در این صورت، زن مستحق مهرالمتعه است که میزان آن بر اساس توانایی مالی مرد و وضعیت او تعیین می شود.

مثال: اگر مردی با درآمد متوسط طلاق دهد، ممکن است مبلغی کمتر از مردی بسیار ثروتمند برای مهرالمتعه او تعیین شود، چرا که مبنا توانایی مالی مرد است نه شان زن.

برای درک بهتر این تفاوت ها، جدول مقایسه ای زیر ارائه می شود:

ویژگی مهرالمسمی (مهریه عادی) مهرالمثل مهرالمتعه
تعریف مهریه ای که هنگام عقد با توافق زن و مرد تعیین و در سند رسمی ثبت می شود. مهریه ای که پس از عقد و بدون تعیین قبلی، بر اساس شأن زن و عرف جامعه مشخص می گردد. مهریه ای که پس از عقد و بدون تعیین قبلی، در صورت طلاق قبل از نزدیکی، بر اساس توانایی مالی مرد تعیین می شود.
زمان تعیین همزمان با عقد نکاح پس از عقد و وقوع نزدیکی (و در صورت عدم تعیین مهریه) پس از عقد و قبل از نزدیکی (در صورت عدم تعیین مهریه و وقوع طلاق)
مبنا و معیار توافق و تراضی طرفین شأن و موقعیت زن (سن، تحصیلات، وضعیت خانوادگی، عرف) توانایی و وضعیت مالی مرد (شغل، درآمد، دارایی)
لزوم رضایت طرفین برای تعیین اولیه، رضایت هر دو طرف لازم است. توسط دادگاه تعیین می شود و نیازی به توافق قبلی نیست. توسط دادگاه تعیین می شود و نیازی به توافق قبلی نیست.
شرایط استحقاق زن پس از عقد مالک آن است؛ کامل پس از نزدیکی، نصف پس از طلاق قبل از نزدیکی. فقط در صورت وقوع نزدیکی قابل مطالبه است. فقط در صورت طلاق قبل از نزدیکی (و عدم تعیین مهریه) قابل مطالبه است.

قانون ۱۱۰ سکه در مطالبه مهریه

در سال های اخیر، یکی از تغییرات مهم در قوانین مربوط به مهریه، موضوع ۱۱۰ سکه است که به منظور تعدیل و مدیریت پرونده های مهریه وضع شده است. این قانون به طور کامل مهریه را ساقط نمی کند، اما محدودیت هایی را برای مطالبه آن ایجاد می کند که آگاهی از آن برای هر دو طرف ازدواج ضروری است.

محدودیت بازداشت مرد:

بر اساس قانون، مرد بابت مهریه، تنها تا سقف ۱۱۰ سکه بهار آزادی (یا معادل آن) مشمول حکم جلب یا بازداشت می شود. این بدان معناست که اگر مهریه زن بیش از ۱۱۰ سکه باشد (مثلاً ۳۰۰ سکه)، مرد بابت ۱۱۰ سکه اول می تواند با حکم جلب مواجه شود، اما بابت مابقی آن (۱۹۰ سکه)، امکان بازداشت او وجود نخواهد داشت.
هدف از این قانون، جلوگیری از زندانی شدن طولانی مدت مردان به دلیل مهریه های سنگین و فراهم آوردن فرصت برای پرداخت تدریجی و اقساطی است.

مطالبه مهریه مازاد بر ۱۱۰ سکه:

این قانون به معنای سقوط حق زن نسبت به مهریه مازاد بر ۱۱۰ سکه نیست. زن همچنان مالک تمام مهریه تعیین شده در عقد است، حتی اگر این میزان بسیار بیشتر از ۱۱۰ سکه باشد. اما نحوه مطالبه مازاد بر ۱۱۰ سکه متفاوت خواهد بود:

  • توقیف اموال: برای مطالبه مهریه مازاد بر ۱۱۰ سکه، زن باید اموالی از مرد را شناسایی و توقیف کند. این اموال می تواند شامل ملک، خودرو، حساب های بانکی، سهام، یا هر دارایی قابل توقیف دیگری باشد. اگر مرد اموالی برای توقیف نداشته باشد، زن نمی تواند او را بابت این مازاد بازداشت کند.
  • اعسار: مرد می تواند با ارائه دادخواست اعسار (اثبات عدم توانایی مالی) درخواست تقسیط مهریه را مطرح کند. در این صورت، دادگاه با بررسی وضعیت مالی مرد، او را به پرداخت اقساطی مهریه (تا سقف ۱۱۰ سکه یا کمتر، بسته به توانایی مالی) محکوم می کند. حتی در صورت اعسار نیز، حق مهریه به قوت خود باقی است و مرد باید آن را به مرور زمان بپردازد.

بنابراین، قانون ۱۱۰ سکه صرفاً یک محدودیت اجرایی برای بازداشت مرد است و به هیچ وجه حق مالکیت زن بر کل مهریه را از بین نمی برد. این قانون به زن این امکان را می دهد که برای وصول تمام مهریه خود، به جای تمرکز بر بازداشت مرد، بر شناسایی و توقیف اموال او تمرکز کند.

نتیجه گیری

در دنیای پر پیچ وخم روابط زناشویی و مسائل حقوقی خانواده، آگاهی از قوانین، به ویژه در مورد حقوق مالی مانند مهریه، اهمیت فراوانی دارد. این مقاله به تفصیل شرایط عدم پرداخت مهریه را مورد بررسی قرار داد و نشان داد که در چه مواردی ممکن است مرد از پرداخت کامل یا بخشی از این حق مالی معاف شود.

خلاصه مهمترین نکات و شرایط عدم پرداخت مهریه (کامل یا جزئی) به شرح زیر است:

  • بطلان عقد ازدواج: اگر عقد از ابتدا باطل باشد و نزدیکی صورت نگرفته باشد، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد.
  • فسخ نکاح قبل از نزدیکی: در صورت فسخ نکاح به دلیل عیوب قانونی قبل از نزدیکی، مهریه ساقط می شود، مگر در مورد عنن که نصف مهریه تعلق می گیرد.
  • فوت قبل از تعیین مهریه و نزدیکی: اگر مهریه تعیین نشده و نزدیکی صورت نگرفته باشد و یکی از زوجین فوت کند، زن مستحق مهریه نخواهد بود.
  • طلاق قبل از نزدیکی: در صورت طلاق پیش از وقوع نزدیکی، زن مستحق نصف مهریه تعیین شده است.
  • عدم تعیین مهریه و طلاق قبل از نزدیکی: در این حالت، زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود که بر اساس توانایی مالی مرد تعیین می شود.
  • ابراء ذمه شوهر (بخشش مهریه): اگر زن به اراده خود، تمام یا بخشی از مهریه را به همسرش ببخشد، مرد از پرداخت آن معاف می شود.
  • طلاق خلع و مبارات: در این نوع طلاق ها، زن برای جلب رضایت مرد به طلاق، تمام یا بخشی از مهریه خود را بذل می کند.

همچنین، روشن شد که برخی باورهای غلط رایج، نظیر تأثیر خیانت یا عدم تمکین زن بر مهریه، اساس قانونی ندارند و مهریه در این موارد همچنان بر ذمه مرد باقی است. تفاوت های کلیدی میان مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه نیز به درستی تشریح شد تا ابهامات در این زمینه برطرف گردد.

مسائل مربوط به مهریه و حقوق خانواده، اغلب پیچیدگی های خاص خود را دارند و نیازمند درک عمیق از قوانین و رویه های قضایی هستند. حتی یک اشتباه کوچک در مسیر پیگیری حقوقی می تواند به ضررهای جبران ناپذیری منجر شود. به همین دلیل، تأکید می شود که پیش از هرگونه اقدام، تصمیم گیری یا امضای سند، حتماً با یک وکیل متخصص و باتجربه در امور خانواده مشورت نمایید. یک وکیل مجرب می تواند با تکیه بر دانش حقوقی خود، شما را در شناسایی حقوق و تکالیفتان، طرح دعوای صحیح یا دفاع مؤثر، و در نهایت رسیدن به نتیجه ای عادلانه یاری رساند.

دکمه بازگشت به بالا