قضاوت و تعصب – دیباروز
“مک میلان گناهکار نبود، اما محاکمه ای مبتنی بر تعصب منجر به اعدام او شد و اگر استیونسون مداخله نمی کرد، حکم قطعی می شد. او چنان مصمم بود که حتی خود مک میلان نیز آن را پذیرفت و امید خود را از دست داد و آزار و شکنجه را تحمل کرد. در دستگاه قضایی آمریکا به اعدام محکوم شد، نه به خاطر جنایتی که مرتکب آن شد. او به دلیل سیاهپوست بودن محکوم شد…»
به گزارش دیباروز، اعتماد او نوشت: «اگر فیلم Only Mercy (2019) را تماشا کرده باشید، احتمالاً نام وکیل سیاهپوست فیلم، برایان استفنسون را به خاطر دارید. همان چیزی که مایکل بی جردن. استفنسون یکی از معروف ترین اصلاح طلبان زمان ماست و علاوه بر وکالت، فعالیت های اجتماعی و تأسیس بنیاد حقوق فقرا و اقلیت های قومی، در دانشکده حقوق دانشگاه نیویورک نیز تدریس می کند. «تنها رحمت» از یکی از کتابهای استیونسون با عنوانی مشابه اقتباس شده است. این کتاب در سال 2014 منتشر شد و مجله تایم آن را در 10 کتاب برتر غیرداستانی سال قرار داد (خود برایان استفنسون در سال بعد به عنوان یکی از 100 فرد مهم سال مجله انتخاب شد).
این کتاب و همچنین فیلم، داستان مجازات بی رحمانه و غیرمنطقی مرد سیاهپوستی به نام والتر مک میلان را روایت میکند که به جرم قتل عمد دستگیر و زندانی شد و بعداً بر اساس شهادتهای جعلی و اسناد جعلی در دادگاه به اعدام محکوم شد. اشتباه پلیس و دادستان کل”). سفت کن در یک نبرد بزرگ، استفنسون این بی عدالتی را به چالش کشید و بی گناهی مک میلان و ظلم دستگاه قضایی کشورش را به نمایش گذاشت. مک میلان گناهکار نبود، اما محاکمه ای مبتنی بر تعصب منجر به اعدام او شد و اگر استفنسون مداخله نمی کرد، حکم قطعی می شد. او آنقدر مصمم بود که حتی خود مک میلان نیز او را پذیرفت و امید خود را از دست داد و ظلم را تحمل کرد. او در دستگاه قضایی آمریکا به اعدام محکوم شد. نه به خاطر جنایتی که مرتکب شد. او به دلیل سیاهپوست بودن، زندگی در مناطق نسبتاً فقیرنشین و جنایتکار محکوم شد و زمانی که پلیس به دنبال ردی از قاتل بود، به کارش آمد و به نظر گزینه خوبی برای ضمیمه اتهام بود. پس از بررسی صحنه جنایت، شواهد کافی برای محکوم کردن مک میلان وجود نداشت، اما آنها او را آزاد نکردند زیرا “می دانستند” او قطعا یک قاتل است. در عوض، یکی از زندانیان را با وعده، رشوه و تهدید به دادگاه بردند و او را مجبور کردند که علیه مک میلان شهادت دهد.
نه تنها در این مورد، استفنسون در طول زندگی خود تلاش کرده است تا کلیشه های ظالمانه در مورد سیاه پوستان را بشکند و محاکمه و اتهامات را در مسیری عاری از تعصب و تعصب رهبری کند. مک میلان نه تنها ده ها نفر را از مرگ نجات داد و مجازات ده ها نفر را کاهش داد، بلکه جوایز متعدد حقوقی و مدنی را نیز به خاطر تلاش های آنها دریافت کرد. نیازی به گفتن نیست که او تاریخ کشورش را آلوده به ستم سیاهان – و دیگر اقلیت ها – می بیند، اما رژیم آمریکا را می پذیرد. با پذیرش سیستم فعلی سعی در اصلاح ایرادات آن – که برخی از آنها بسیار قابل توجه است – می باشد. در واقع، او به دنبال اعمال “قانون” در مورد همه متهمان است، نه فرضیات مقامات مجری قانون مبنی بر اینکه برخی – یا بسیاری – هنوز از تفاله نژادپرستی رها نشده اند.
استفنسون در چنین روزی در سال 1959 در میلتون، دلاور به دنیا آمد و فارغ التحصیل هاروارد است. او وکالت را با مشارکت مرکز حقوق بشر جنوبی آغاز کرد و مدتی در آلاباما فعال بود. او هنوز در مونتگومری زندگی می کند، با همان وضعیت.
انتهای پیام