مقایسه شرایط نابرابر دولت های روحانی و رییسی

مقایسه شرایط نابرابر دولت های روحانی و رییسی

. با ارائه این آمار پی در پی که دست اندرکاران رسانه ای دولت سیزدهم مجدانه منتشر میکنند ، به این نتیجه میرسیم که دولت کنونی با دولتی که دوره گذارش تمام شده است رقابتی جدی دارد .
اگر چنین باشد ، دولت دوازدهم به مثال شیر خفته ایست که باز هم می توان احتمال حضورش در انتخابات بعدی را تهدیدی برای تداوم دولت سیزدهم دانست .
نکته ای که در اینجا دارای اهمیت است و به نوعی مستدل بوده و چراغ عقلانیت را بیش از فرافکنی و هوچی گری روشن میکند ، اینست که دولت کنونی قطعا بر بستری ادامه فعالیت میدهد که دولت قبل فراهم کرده است
یعنی همان چه که برسر حسن روحانی آمد تحویل گرفتن قوه مجریه از دولت بهار ‌..با این دو دو تا چهار تا ی ساده ادامه میدهیم.
اینکه در دولت قبل نه مجلس همراهی وجود داشت و نه شورای شهر ، صدا و سیما هم که سیاست خود را بر نادیده گرفتن اقدامات دولت بنا کرد
هر تعاملی با کشورهای خارجی برای بیرون بردن ایران از انزوا و بحران اقتصادی خیانت بحساب آمد و هر قرار دادی میهن فروشی .مسائلی که دولت سیزدهم بعید است تجربه کند .حالا اگر دولت سیزدهم کارنامه موفقی ارائه میدهد ،
عمل رئیس جمهور به وظایف اصلی و ذاتی خود برابر قانون اساسی است همان تکلیفی که رای دهندگان ولو از اکثریت واجدشرایط رای نباشند بر گردن رئیس جمهور منتخب گذاشته اند.
پس دولت سیزدهم لاجرم به وظیفه ابتدایی خود در قبال ملت ایران عمل کرده است.

حالا که به وقت عمل رسیده است، دولت نمی تواند در رقابت با خود به وعده های خود رنگ صداقت دهد.از سوی دیگر دستاوردهای دولت سیزدهم بر بنیان زیرساخت های دولت دوازدهم بنا شده است.
برای مثال در واکسیناسیون علیرغم اینکه واکسن های خریداری شده در دولت دوازدهم، بعد از انتخابات به ایران رسید و تزریق شد اما اگر زیرساخت های واکسیناسیون که حاصل تلاش ارکان کشور در سالهای 98 تا 1400 بود محقق نمی شد، دولت بعدی فارغ از اینکه چه کسی رئیس جمهور باشد نمی توانست با ورود واکسن ها، روند واکسیناسیون را با سرعت اجرا کند.
در مقابل حسن روحانی وقتی رییس جمهور شد که کشور را از دولت نهم و دهم تحویل گرفت با مخرج مشترکی از مشکلات خودساخته در سیاست خارجی و داخلی و اقتصاد مواجه بود. اما تجزیه و تحلیل درست مشکلات و راه حل ها از سوی دولت مردان روحانی و انتخاب مسیر سیاست خارجی برای حل دومینوی گره های ایجاد شده در سیاست داخلی و اقتصاد، راه را اگرچه برای مدتی کوتاه اما موفقیت آمیز در فاصله سالهای 94 تا 97 فراهم ساخت. چه آنکه اگر جنگ اقتصادی تحمیلی علیه ایران و تحریم های بعد از خروج ترامپ از برجام نبود، ایران می توانست رشد اقتصادی و بهبود سایر شاخص های اقتصاد را همچون سالهای تداوم برجام، استمرار دهد.
این در شرایطی بود که دولت روحانی در سالهای تحریم با مشکلات عدیده همچون سیل و زلزله هم دست و پنجه نرم کرد و فریاد و فغان دلواپسان هم در کندی روند پیشرفت و توسعه بی تاثیر نبود.

در دولت دوازدهم اگر مرغ کیلویی دو هزار تومان گران می شد . اخبارصف های عریض و طویل و اعتراضات گوش فلک را کر می کرد ؛ اما روحانی فیلتر نکرد . جهرمی پای اولین حقوق شهروندان یعنی دسترسی آزاد به اینترنت ایستاد .دولت یازدهم و دوازدهم آمد که سیل های بی امان را کنترل کند ، زلزله ها و فرونشست ها ، تحریم ها ، مخالفت های دلواپسان ، تبلیغات سوء دشمنان خارجی و متاسفانه مخالفان داخلی .

تداوم این شرایط باعث شد تا علیرغم موانع داخلی و خارجی در برابر دولت دوازدهم، نتایج در شاخص های سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و اجتماعی در وضعیت بهتری در بازه های زمانی یکسال و نیم اول دولت روحانی نسبت به رئیسی که هیچ یک از این موانع را در مواجه ندارد،قرار گیرد. وضعیتی که به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل آن تغییر مدیرانی است که با انگیزه یکدست سازی و نتیجه بهتر، پاکسازی شدند. نتایجی که اکنون در بحران های کنونی همچون نبود گاز در کشورشاهد آن هستیم!

*روزنامه نگار

دکمه بازگشت به بالا