چطور با شکست روبه‌رو شویم؟

چطور با شکست روبه‌رو شویم؟

اینکه چه چیزی باعث شکست ما می شود یک مسئله مهم است، اما مهمتر از آن، نحوه برخورد ما با موقعیت شکست است. مقابله با شکست مهارت بسیار ارزشمندی است که به ما کمک می کند مسیر رشد را طی کنیم و اجازه ندهیم شکست تاثیر روانی منفی روی ما بگذارد.

به گزارش دیباروز، شهروند او نوشت: «به هیچ وجه. همانطور که ممکن است در دستیابی به یک هدف موفق شوید، احتمال شکست شما نیز بیشتر است. اینکه چه چیزی باعث شکست ما می شود یک مسئله مهم است، اما مهمتر از آن، نحوه برخورد ما با موقعیت شکست است. مقابله با شکست مهارت بسیار ارزشمندی است که به ما کمک می کند مسیر رشد را طی کنیم و اجازه ندهیم شکست تاثیر روانی منفی روی ما بگذارد. با تمام تلخی شکست، وقتی راه گریزی نیست، چه بهتر که به بن بست نگاه نکنیم و برای کسب تجربه و ادامه راه آماده شویم.

ویدا سای، روانشناس و روان درمانگر، به ما می گوید که چه استراتژی هایی می توانند به ما کمک کنند تا با شکست به درستی مقابله کنیم. توضیحات این روانشناس را با هم می خوانیم.

تو تنها نیستی

وقتی شکست می خوریم، اولین کاری که باید انجام دهیم این است که فکر کنیم همه مردم موفق، توانا و شاد هستند و آسمان بالای سرمان سیاه است! این مقدمه آغاز واکنش های احساسی است و باعث می شود در مارپیچ احساسات منفی و سرزنش فرو برویم. به یاد داشته باشید، شما کسی را پیدا نمی کنید که بدون آزمون و خطا به هدف نهایی خود رسیده باشد. بدون شک، هر فرد موفقی که ملاقات می کنید و با او صحبت می کنید شروع به صحبت در مورد شکست هایی می کند که منجر به پیروزی شده است. هنگام خواندن داستان زندگی افرادی که به دستاوردهای بزرگی دست یافته اند، فکر نکنید که آنها به اهداف خود مانند نوشیدن آب رسیده اند. نگاهی به زندگی نامه افراد موفق گذشته می تواند به شما کمک کند باور کنید که شکست پایان راه نیست. این تفاوت بین افراد موفق و کسانی است که نتوانسته اند به اهداف خود برسند. برندگان به راه خود ادامه دادند و گروه دوم تسلیم شدند و متوقف شدند. شکست وجه مشترک بین این دو گروه است، اما نحوه برخورد افراد با شکست است که سرنوشت آنها را تغییر می دهد.

تغییر تعرفه

قبل از اینکه تصور کنید شکست خورده اید، بررسی کنید که آیا اصلاً تعریف درستی از شکست دارید یا خیر. گاهی اوقات موفقیت را مفهومی غیرواقعی می‌دانیم و بر اساس این تعریف، به اشتباه تصور می‌کنیم که شکست خورده‌ایم. اگر دیدگاه معقولی دارید، باید ببینید از ابتدای راه چقدر فاصله گرفته اید، نه لزوماً تا آخرین نقطه. در واقع، بهتر است در دیدگاه خود نسبت به سطح موفقیت انعطاف پذیر باشید. نگاه سنتی به هر فعالیت و هدف و عدم انعطاف در برابر تغییرات احتمالی منجر به شکست می شود. بنابراین آماده باشید که تعاریف خود را از مفاهیم تغییر دهید و تحت تأثیر باورهای اصلی قرار نگیرید. داستان شکست خود را تعریف نکنید بزرگترش نکن این یک رویداد معمولی است که می تواند در همه معاملات، اهداف، برنامه ها و هر مسیری که پیش بینی می کنید اتفاق بیفتد. گاهی اوقات شکست به ما کمک می کند تا بفهمیم از ابتدا مسیر را اشتباه رفته ایم و قبل از رسیدن به پایان از اشتباهات بزرگتر جلوگیری می کند.

متوقف نشو

اگر قرار باشد با شکست خود را به عنوان انتهای راه ببینیم، معلوم است که اولین شکست آخرین شکست می شود و تداوم راه را از دست می دهیم. با شکست، فعالیت به بن بست نمی رسد. برای ادامه کار باید بر شکست غلبه کنید و تسلیم اولین شکست نشوید. بپذیرید که این شکست نیست که مانع از پیروزی شما می شود، بلکه طرز فکر شما در مورد شکست است که شما را عقب نگه می دارد. در برابر شکست مقاومت نکنید آن را بپذیرید و بپذیرید تا از این مرحله عبور کنید و به فکر چاره باشید. مسیر شکست را مرور کنید و خطاها را پیدا کنید و جبران کنید. دستیابی به هر هدفی مستلزم دقت، پرداختن به جنبه های کسب و کار، در نظر گرفتن خطرات و زیان های احتمالی، پیش بینی موانع و غیره است. گاهی اوقات برای رسیدن به نتیجه باید مدت زیادی صبر کنید. بسیاری از افراد، در اوایل کار یا در اواسط کار، احساس ناامیدی و گوشه گیری می کنند و انتظار نتایج فوری را دارند.

از تکرار شکست نترسید

برخی افراد پس از اولین شکست، آنقدر از احتمال تکرار این تجربه می ترسند که هیچ کسب و کار جدیدی راه نمی اندازند، هیچ پیشنهادی را نمی پذیرند و در نقش یک ترسو منفعل می افتند. اگر از شکست نمی ترسید، به احتمال زیاد ریسک هایی را می پذیرید که عواقب واقعاً خوبی برای شما خواهد داشت. پس از هر شکست، باید عزت نفس و اعتماد به نفس خود را از طریق مهارت های رفتاری بازسازی کنید و قدرت خود را برای شروع مسیرهای جدید دوباره ایجاد کنید. ما کاری نمی کنیم که شکست را بی اهمیت بدانید و خود را با عبارات انگیزشی فریب نخواهیم داد. هر شکستی هزینه ها و عواقبی دارد که باید با آنها روبرو شد. نکته مهم این است که اجازه ندهیم شکست به ویرانی تبدیل شود و ما را از برداشتن تمام مراحل بعدی باز دارد. ممکن است بارها شاهد شکست باشیم و این نشان می دهد که ما زنده و سالم هستیم.

دنبال مقصر نباش

حالت شکست ناخوشایند است و در اینجا ذهن شروع به بافتن منفی می کند. اولین واکنش این است که سعی کنید مقصر را پیدا کنید یا خودتان را سرزنش کنید. برخی از مردم می ترسند که دیگران آنها را برای شکست خود سرزنش کنند. به همین دلیل سعی می کنند با سرزنش دیگران از خود محافظت کنند. دیگران خود را به خاطر همه شکست ها سرزنش می کنند و نه به خاطر آنها، بنابراین به جای تمرکز روی مشکل، شروع به سرزنش خود می کنند. مهم این است که بتوانید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید تا بتوانید برنامه ریزی بهتری برای پیگیری انجام دهید تا اشتباهات گذشته تکرار نشود. مسئولیت پذیر باشید و به جای جستجوی مقصر، روی عواملی که باعث شکست می شوند تمرکز کنید. وقتی به شکست خود فکر می کنید، به دنبال توضیح باشید، نه بهانه. دلایل شکست را شناسایی کنید و تصمیم بگیرید که چه کاری انجام دهید. شکست به عملکرد شما در مورد هدف یا برنامه ای که تعیین کرده اید مربوط می شود. اکثر افرادی که از شکست ناامید هستند احتمالاً ابعاد شخصیتی خود را مقصر می دانند و در مورد هوش، توانایی های ذهنی و عملکرد خود تردید دارند، در حالی که ما مسئول شکست هستیم و نه مقصر.

احساسات خود را بپذیرید

البته جملات انگیزشی ادامه دارد که شکست مقدمه ای برای پیروزی است و مانند یک درس شما را راهنمایی می کند، اما حقیقت این است که شکست به هر حال احساسات ناخوشایند و ناراحتی را به همراه دارد. خودتان را به خاطر داشتن احساسات منفی یا عجیب پس از شکست سرزنش نکنید. در مواجهه با شکست، خجالت، اضطراب، خشم، غم و شرم بیشترین احساسات را تجربه می‌کنند. این احساسات غم انگیز هستند و گاهی اوقات افراد برای فرار از احساسات دردناک عاطفی دست به هر کاری می زنند. در مورد روش های ناسالمی که برای جلوگیری یا کاهش درد در زندگی استفاده می کنید، بیاموزید و باور داشته باشید که برخورد با این نوع مهارت ها و مهارت های مقابله ای به جای اینکه به شما کمک کند، وضعیت شما را بدتر می کند. احساس خود را درک کنید و به خود اجازه دهید کمی احساس بدی داشته باشید. به یاد داشته باشید که این احساسات ناشی از موقعیتی است که شما در آن قرار دارید، بنابراین با تغییر شرایط، بسیاری از این احساسات ناپدید می شوند و دیگر وجود ندارند. بنابراین لازم نیست با سرزنش کردن خود به خاطر این احساسات موقت، اعصاب خود را از بین ببرید.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا