کشورهایعربی ترامپ دیگری را درجایدیگر کشف و این رابطه را احیا میکنند
مهسا میزدیحی: ترامپ در ماه های آخر حضور خود در کاخ سفید ، با کمک داماد خود ، روابط برخی از دولت های عربی و رژیم صهیونیستی را برقرار کرد. وی از این اقدام به عنوان یک موفقیت دیپلماتیک استقبال کرد ، در حالی که ناظران معتقدند که وی از آن انتقاد کرده و خاورمیانه را به مشکلات جدیدی فرو برده است. انتظار می رود با حضور بایدن در کاخ سفید ، تیم سیاست خارجی وی در مورد پروژه نیمه تمام ترامپ فکر کند ، بنابراین دولت جدید آمریکا در خاورمیانه و برنامه ترامپ برای آشتی بین کشورهای عربی و صهیونیست ها چه سیاست هایی را دنبال خواهد کرد؟
در خبرهای آنلاین ، با صباح زنگنه ، کارشناس امور بین الملل به گفتگو نشستیم:
صلح میان برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در ماه های پایانی حضور ترامپ در کاخ سفید هر چه زودتر شکل گرفت. این برنامه در دوران بایدن چگونه پیش خواهد رفت؟
این روند ممکن است کندتر از زمان ترامپ باشد ، اما متوقف نخواهد شد و در هر صورت ، بایدن از عادی سازی روابط بیشتر کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی دریغ نمی کند و این به طور کلی سیاست خارجی بایدن است. اما او همچنین سعی خواهد کرد فلسطینی های جدا شده از دوران ترامپ را بازگرداند و از آنها دعوت کند تا به گفتگو با صهیونیست ها برگردند. این بدان معنی است که روند مذاکرات فلسطین و اسرائیل باید از سر گرفته شود و پیگیری شود.
آیا این بدان معنی است که بی توجهی ترامپ به فلسطینی ها ، که وی در محاسبات خود از بین برد ، توسط بایدن متوقف می شود؟
بله درست است. به عبارت دیگر ، استدلال UNRWA مبنی بر اینکه کمک های آمریکا قطع شده و دفتر فلسطین در واشنگتن بسته شده است به وضعیت قبلی بازمی گردد. بایدن تشکیل دو دولت را تأیید خواهد کرد.
برخی از کشورهای عربی معتقدند که اگر اسرائیل به مرزهای 1967 برگردد و دو کشور را بپذیرد ، آنها با این رژیم آشتی خواهند کرد. آیا روندی که بایدن می خواهد دنبال کند ، می تواند منجر به اعتماد به نفس و در نتیجه بیشتر ملت های آسیای جنوب غربی نزدیک به صلح با صهیونیست ها شود؟
ترامپ و دامادش در تیم بایدن نیستند. یعنی عادی سازی روابط خود با تل آویو برای کشورهای عربی دشوار نیست. اما آنها نیز این روند را متوقف نخواهند کرد و توجه بیشتری به مسئله فلسطین خواهند داشت.
عربستان سعودی در ماه های اخیر با اسرائیلی ها روابط پنهانی داشته و امارات به عنوان یک کشور نسبتاً مهم در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد این بازی شده است. احتمال این عادی سازی را چگونه ارزیابی می کنید؟
این کشورها تحت فشار دولت آمریکا قرار داشتند و منافع آنها با نهاد صهیونیستی محرمانه شد. این امر نوعی مصونیت برای دولتهای عربی در واشنگتن ایجاد کرد. اما اکنون این یک برگ برنده برای آنها نخواهد بود ، اما مشکل اصلی آنها مسئله دموکراسی و حقوق بشر است که دولت بایدن و حزب دموکرات در این کشورها به آن توجه دارند.
بازخوانی روابط بین این رژیم ها و دولت بایدن یک نیاز فوری برای کشورهای عربی است که باید به رفتار خود در قبال حقوق بشر ، آزادی های سیاسی و دموکراسی توجه کنند. به نظر نمی رسد این اولویت برای دولت بایدن یا کشورهای عربی باشد که پس از ادامه و گسترش روابط با تل آویو ، عادی سازی روابط با اسرائیل را آغاز کردند.
البته ، اسرائیل برای تحکیم موقعیت خود در منطقه و برقراری روابط با بیشتر کشورهای عربی ، خود را به آتش و آب می اندازد.
انتظارات شما از کشورهایی که ممکن است با اسرائیل ارتباط داشته باشند چیست؟
از این پس نمی توان انتظار داشت. این منوط به رفتار رژیم صهیونیستی با فلسطینی ها خواهد بود و به این بستگی دارد که کشورهای عربی می توانند آینده را از تصویب تل آویو جدا کنند. به عبارت دیگر ، آیا آنها فکر می کنند که امنیت آنها به روابط عمومی با اسرائیل یا ایجاد زمینه ای منسجم با همه کشورهای منطقه از جمله ایران ، عراق ، سوریه و یمن بستگی دارد؟
این دو رویکرد عملی خواهد بود و روش اول در چند سال آینده موفقیت آمیز تلقی نخواهد شد و کشورهای عربی نمی توانند روی این روند شرط بندی کنند. و آنها باید روابط خود را با کشورهای مهم منطقه ، که ایران یکی از مهمترین آنها است ، توسعه دهند.
با توجه به شرایط موجود ، وضعیت کشورهایی که اکنون با اسرائیل صلح کرده اند چگونه است؟ ما می دانیم که مردم عادی در افکار حاکمان خود مشترک نیستند.
صلح از نظر موجودیت صهیونیستی به معنای تسلیم همه کشورهای عربی در خاورمیانه به قدرت مطلق اسرائیل است. بنابراین ، صلح برای آنها معنایی ندارد ، اما یک طرف تسلط و قدرت را نشان می دهد و طرف دیگر تسلیم می شود. مفهوم صلح که کشورهای منطقه به دنبال آن هستند زندگی عادلانه ، صلح آمیز و پایدار است کشورهای درجه یک و دوم وارد این معادلات نمی شوند. تل آویو قصد ندارد منطقه یک کشور درجه یک باشد که خود را در این گروه بداند و بقیه کشورهای درجه دوم کشورهای عربی هستند که نیروهای نظامی و امنیتی ندارند.
در چنین حالتی ، آیا کشورهای عربی دیگر نمی توانند از این روند به عنوان وسیله ای برای جمع آوری یا پرداخت دیه استفاده کنند؟
به نظر می رسد که این وضعیت در زمان بایدن متفاوت باشد و شاهد این امر در این واقعیت است که برخی از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی تصمیم به رفتن و بازسازی روابط خود با ترامپ با دولتهایی مانند فرانسه گرفته اند و این واضح است که مسئله باج از ماهیت این کشورها است و در نتیجه زندگی اقتصادی با رانتی و نبود دولت و ملت ، که وجود ، امنیت و هویت خود را به قدرتهای بزرگ وابسته می دانند ، و اکنون که ترامپ نه در صحنه ، آنها این رابطه را کشف و احیا می کنند.
>>> این را نیز بخوانید:
وقت آن است که شاهزاده جوان به بازیگران منطقه بپیوندد
این نقطه آغاز وخامت اوضاع در منطقه است!
سناریوهایی که سعودی ها تحمل آن را ندارند. تاج و تخت در خطر است
312 310