آیا تقسیم جهان به دو دوره پیش و پساکرونا درست است؟
– اولین و واقع بینانه ترین نتیجه ، قربانی تعداد زیادی از شهروندان از کشورهای مختلف به این غول نامرئی به دلیل ناآگاهی و عدم تمایل موسسات علمی و اجرایی مسئول بهداشت در مبارزه با آن است. به نوعی ، دادستان ها بالاترین سطح دانش و امکانات پزشکی را برای مبارزه با آنها و محافظت از شهروندان خود در برابر این پدیده دارند.
– نتیجه دوم ، نشان دادن کمبود و ناتوانی انسان امروز است ، به دلیل غرور آنها در بدست آوردن بالاترین سطح دانش و دستاوردهای علمی و فنی ، آنها اعتقاد ندارند که روزی گرفتار یک موجود میکروسکوپی اسرارآمیز مانند کرونا شوند. تاجى كه پیر و جوان ، زن و مرد ، ثروتمند و فقیر ، مسئول و غیرمسؤول را به رسمیت نمی شناسد و تهدیدی برای زندگی همه انسانها محسوب می شود؛ به حدی که او موفق شد تا برای رسیدن به کاخ باکینگهام به سخت ترین کلاس امنیتی دزدکی کند.
نتیجه سوم چالش بزرگی است که جهان سرمایه داری به دلیل تردیدها در مورد اولویت در حفظ زندگی انسان یا سرمایه و تأثیرات حمایت از هر یک از این اولویتها با آن روبرو است.
نتیجه چهارم ، چالش اتحادیه های رسمی جهان سرمایه داری است که آنرا پیوندی بین طناب های چرخان یافته است. تا به امروز ، جهان شاهد اتحادهای سیاسی و نظامی علیه دشمن مشترک بوده است. اما امروز ، در مواجهه با این دشمن مرموز که به طور متناقض ، سلامت شهروندان را به خطر می اندازد و بنابراین اقتصاد و نظم سیاسی همه کشورها ، ما نه تنها انسجام و انسجام بین دولت ها را می بینیم ، بلکه برخی از وقایع مانند سرقت دریایی را نیز برای به دست آوردن فرصت ها می بینیم. سلامت سایر کشورهای متحد نشانه آن است.
نتیجه پنجم ، تغییر در مفهوم قدرت دولت است ، به دلیل شک و تردید کشورها از عدم توانایی آنها در مواجهه با پدیده هایی مانند تاج ویروس.
نتیجه ششم ، افرادی است که برای موفقیت در مواجهه با چنین پدیده ها و گرایش فطری به اقتدار ابدی الهی ، از اعتماد به نفس و دانش صرف می کنند. دعاهای فردی و گروهی مردم در کشورهای مختلف و استناد به دیوان عالی کشور ، شواهد بارز این تعصب است ، نه تنها در اماکن مذهبی بلکه در میادین و خیابانها.
نتیجه هفتم تغییر در شیوه زندگی مردم به دلیل:
بستن یا تغییر نحوه کار بسیاری از شرکت ها که منجر به بیکاری تعداد زیادی از افراد و ایجاد فرصت های شغلی جدید می شود.
– آسیب های اجتماعی ناشی از ترس و ترس از عفونت کورو ویروس.
– آسیب های اجتماعی ناشی از بیکاری زیاد ، فوت سران خانواده ها و ناتوانی دولت ها در رفع نیازهای آسیب پذیر به دلیل مشارکت آنها در بحران های اجتماعی و پایین آمدن درآمد عمومی.
انتقال کالاهای سبد خانگی به دلیل لزوم رعایت دستورالعملهای بهداشتی برای جلوگیری از کورو ویروس.
کاهش حضور در اماکن عمومی مانند اماکن مذهبی ، اماکن تفریحی ورزشی و 2.
کاهش ارتباط چهره به چهره به دلیل شکاف های اجتماعی که باعث کاهش خانواده و دوستی می شود.
برای برجسته کردن نقش فضای مجازی در تأمین بسیاری از نیازهای آموزشی و عمومی و حتی حضور در اماکن مذهبی و تأثیر آنها بر شیوه زندگی مردم.
اما با وجود همه این پیامدهای احتمالی ، یک سؤال اساسی وجود دارد: آیا ظاهر پدیده هاله نقطه عطفی در زندگی انسان است؟ آیا می توان جهان را به یک دوره بعد از استعمار تقسیم کرد؟ یا اینکه کورونا پدیده ای نیست که نقطه عطفی در تاریخ تحولات اجتماعی باشد. درعوض ، فقط به عنوان شتاب دهنده عمل می کند و حرکت را که دهه ها قبل با ظهور انقلاب اسلامی آغاز شده بود ، تسریع می کند.
حقیقت این است که مطالعه وقایع مهم جهانی در طی چند صد سال گذشته نشان می دهد که هیچ یک از این وقایع مانند انقلاب اسلامی قادر به سیلندرهایی نیستند که قدرت و روابط دنیا را لرزاند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، تلاش دولتها برای متوسل شدن به فدراسیون های منطقه ای و فرعی برای محافظت از خطرات خطرناک موجودیت آنها و ظهور قدرتهای جدید و توسعه یافته مبتنی بر ایمان به خدا و آزادی از ظلم. عدالت نهادی در جهان همراه با رویکرد گسترده مراکز مهم تحقیقاتی برای مطالعات آینده ظهور کرده است. به خصوص با توجه به واقعیت هایی مانند انقلاب اسلامی ، مهدویا و معارف ، همه نشانه های تأثیرات و نتایج انقلاب رو به رشد اسلامی تا رسیدن به مرحله نهایی ظهور آن است.
از این رو ، استفاده از عباراتی مانند “جهان بعد از کرونا” ، هر چند همراه با تحمل ، قابل قبول به نظر می رسد؛ اما نگاهی عمیق به تکامل جهان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که ظهور پدیده کرونا فقط به عنوان شتاب دهنده کار می کند که حجاب را از چهره نیروهایی که خدای دهکده جهانی را تشکیل می دهند و پایه و اساس آن و پایان زمان را تضعیف می کند ، کار می کند. آنها در معرض اسطوره مصونیت شکست ناپذیر قرار گرفته اند. یک واقعه شاد ایمان ملل – و حتی بسیاری از دولتها – با اعتماد به نفس و وابستگی را به لرزه درآورد و این عدم اعتماد به نفس پایه و اساس ظهور یک سیستم جدید عدالت اجتماعی در جهان است.
حقیقت را می توان در رویکرد جدید ملل و حتی برخی دولتها نسبت به انقلاب اسلامی و رهبری آن درک کرد.