اکبر خرمدین از قصاص گریخت؟

اکبر خرمدین از قصاص گریخت؟

پرونده این جنایات هنوز در دادگاه کیفری در دست بررسی است و باید منتظر اظهار نظر پزشکی قانونی در مورد وضعیت جسمی و روحی مادر فرامرز باشیم.

به گزارش دیباروز ، شهروند او نوشت: “ما عمویم را به خاطر انتقام بخشیدیم ، اما درخواست کردیم که او به زندان محکوم شود و هرگز آزادی را نبیند.” اینها سخنان خواهر فرامرز (داماد خانواده خرمدین) است. او و دو برادرش چندی پیش به دادگاه کیفری تهران رفتند و اعلام کردند که عموی خود را می بخشند.

پرونده جنجالی خرمدین که شاید یکی از پیچیده ترین پرونده های جنایی در سال های اخیر باشد ، با مرگ خانواده عروسش پس از انتقام ، وارد مرحله جدیدی شده است. این پرونده از 16 مه امسال ادامه داشت ، زمانی که اعضای بدن مردی در سطل زباله در مرحله سوم شهر اکباتان پیدا شد. تنها چند ساعت پس از پیدا شدن جسد مثله شده ، مشخص شد که مقتول کارگردان 47 ساله ای به نام بابک خرمادین است و عاملان این جنایت والدین وی هستند که به زودی توسط پلیس دستگیر شدند.

آنها علاوه بر قتل بابک ، به ارتکاب دو قتل دیگر اعتراف کردند. آریزو (دختر خانواده) و فرامرز (شوهر سابق آریزو). اکبر خرمدین (پدر بابک) در تحقیقات گفت که او فرامرز را در سال 1990 و آرزو را در سال 1997 کشت و پس از مثله کردن اجساد ، آنها را در مناطق جداگانه ای از تهران رها کرد. در همه این جنایات ، همسرش همدست بود ، اما او در ارتکاب آنها نقش داشته است هیچ قتلی وجود نداشت.

دروغ شگفت انگیز دوست و آرزوی مادر

اعتراف هولناک این زوج به کشتن دو فرزند و دامادشان و انتشار عکس و حرفه اکبر کرامدین که در آن از قتل ابراز رضایت کرده و قربانیان را شایسته کشته شدن می داند ، مشغله رسانه ای کشور را به خود مشغول کرد. لحظه ای وی بدرفتاری با قربانیان را عامل مرگ آنها دانست. اما بررسی های روزنامه نگاران همشهری و گفتگو با دوستان ، آشنایان و بستگان قربانیان نشان داد که این ادعاها صحت ندارد و شاید اکبر خرمدین سعی کرده است بر افکار عمومی تأثیر بگذارد و خود را تبرئه کند.

اما آنچه باعث جنجال بر سر این پرونده شد ، دو ادعای دروغ درباره تجاوز اکبر کرامدین به دخترش آریزو بود. اولین ادعا را دوست دختر آرزو (دختر اکبر خرمدین) مطرح کرد. او مدعی شد که اکبر از کودکی به دخترش آرزو تجاوز می کرده است و شاید انگیزه او از کشتن دختر ، پسر و دامادش افشای این راز بوده است. با این حال ، تحقیقات با بازپرس پرونده و تیم جنایی نشان داد که این ادعا نادرست است و از سوی دیگر ، دوست آریزو هرگز با مراجعه به دادگاه از ارائه این ادعا امتناع نکرد. خواهر آریزو و حتی خانواده دامادشان (فرامرز) نیز این ادعا را تکذیب کردند و گفتند اگر این داستان واقعیت داشت ، آنها متوجه می شدند و آریزو در این مورد با آنها صحبت می کند.

دومین اتهام تجاوز توسط همسر اکبر خرمدین مطرح شد. او که پس از دستگیری در زندان زنان نگهداری می شود ، اخیراً در یک فایل صوتی ادعا کرده است که شوهرش به دختر آنها آرزو تجاوز کرده ، از اعضای خانواده اش بدرفتاری کرده و حتی او را در خانه شکنجه و زندانی کرده است. اما وقتی از او درباره فایل صوتی سوال شد ، او تمام اتهامات موجود در فایل صوتی را رد کرد و گفت که یکی از زندانیان او را فریب داده و به او گفته است که اگر چنین ادعایی داشته باشد ، می تواند خود را در دادگاه تبرئه کند و از مجازات فرار کند.

بخشش قصاص

در چنین شرایطی ، پرونده همچنان در دادگاه کیفری رسیدگی می شود و هنوز کیفرخواست صادر نشده است. چندی پیش خانواده فرامرز (برادر شوهر خرمدین) به دادگاه کیفری تهران رفتند و مجازات شدند. به

خواهر فرامرز در گفت و گو با همشهری می گوید: برادرم از 14 اسفند 1389 هنگامی که برای گفتگو با عمویم اکبر خرمدین به خانه آنها رفته بود مفقود شده است. او با همسرش آریزو جدال جدی داشت و مدتی آریزو عصبانی شد و به خانه پدرش رفت. از شبی که فرامرز ناپدید شد ، پدر و برادرم همچنان به اداره اطلاعات می روند و پرونده او را دنبال می کنند. ما به خانواده عمویم مشکوک بودیم اما چون خویشاوند بودیم نمی توانستیم شکایت کنیم. در سال 1995 پدرم فوت کرد. پدرم آن روز برای پیگیری پرونده ناپدید شدن برادرم به دادگاه رفت ، اما وقتی ظهر برگشت ، به شدت عرق کرده بود و حتی نمی توانست تصمیم بگیرد که چه پاسخی به او دادند و ناگهان سکته کرد و سپس فوت کرد. تا اینکه عمویم به جرم قتل پسرش دستگیر شد و اعتراف کرد که سالها پیش برادرم فرامرز را کشته است.

وی ادامه داد: با مرگ پدرم ، مادرم سرپرست محسوب می شود ، اما مدت زیادی است که حالش خوب نیست. از سوی دیگر ، چند وقت پیش پسر عمویم به من پیام داد و به من گفت که حال پدرش در زندان خوب نیست و از ما خواست او را رها کنیم. اکبر کرامدین مبتلا به سرطان تشخیص داده شد و مدتی قبل به زندان کرونا منتقل شد و وارد بیمارستان شد ، اما زنده ماند. این بدبختی عموی من بود که مدتی پیش من و برادرم را به دادگاه کشاند و اعلام کرد که ما انتقام عموی خود را تحمل می کنیم ، اما از او خواستیم آنقدر در زندان بماند تا هرگز او را نبیند. از سوی دیگر ، پزشکی قانونی نیز گزارش خود را اعلام می کند و تعیین می کند که آیا مادرم می تواند درخواست خود را به عنوان سرپرست به دلیل وضعیت بدش اعلام کند یا نه. اگر مادرم نیز تلافی کند ، عموهایم چنین نمی کنند.

پاسخ به اسرار

خواهر فرامر در مورد عمو و انگیزه ازدواجش از این جنایات صحبت می کند: برادرم می خواست با همسرش دعوا کند. او می خواست از او جدا شود و من فکر می کنم شبی که او به خانه عموی من رفت ، می خواست به طور کامل خودکشی کند و آنها را نامزد کرد و سرانجام توسط عمویم و آریزو کشته شد. پس از این جنایت ، بیماری آریزو افزایش یافت. او از کودکی بیمار بوده و در سال های اخیر بیماری او آنقدر پیشرفت کرده است که مدام به بیمارستان منتقل می شد. از سوی دیگر ، آرزو و عموی من که به دلیل خدمت سربازی و سختگیری جرات نداشتند با او سیگار بکشند ، در کمال تعجب ، کار او به جایی رسید که او برای آرزو سیگار خرید ، و من فکر می کنم به دلیل آهن مورد نظر او (فرامرز کشته شد) او دیگر نمی توانست دخترش را جدی بگیرد و اقدامات او را شکنجه کرد. به همین دلیل است که او سرانجام نقشه ترور آریزو را می کشد و با کمک همسرش او را می کشد و بدن او را مثله می کند و مخفی می کند.

خواهر فرامر ادامه می دهد: آریزو در سال 1997 کشته شد و پس از آن عمویم مدعی شد که به خارج سفر کرده ، ازدواج کرده و زندگی خود را داشته است. حتی پسرش بابک نیز به این حادثه مشکوک شده است. بابک سالها در خارج از کشور بود و چندی بعد از بازگشت به ایران ، به ناپدید شدن عجیب فرامرز و آریزو مشکوک شد. او حدس زد که پدرش آنها را دچار مشکل کرده است ، بنابراین شروع به تحقیق و حتی بررسی تصاویر دوربین های مدار بسته کرد. شاید او می دانست که فرامرز و آریزو کشته شده اند. زیرا اخیراً رابطه بین او و والدینش بسیار بد شده است. او حتی یکبار با آنها درگیر شد و درگیری آنقدر شدید بود که بابک عصبانی شد و چند ماه به خانه عموی بزرگم رفت و آنجا زندگی کرد. او از قتل ها مطلع شد و والدینش را تحت فشار قرار داد ، بنابراین آنها تصمیم گرفتند بابک را مانند فرامرز و آریزو بکشند.

بر اساس این گزارش ، پرونده این جنایات هنوز در دادگاه کیفری در دست بررسی است و باید منتظر اظهار نظر پزشکی قانونی در مورد وضعیت جسمی و روحی مادر فرامرز باشیم. اگر طبق نظریه پزشکی قانونی ، یک زن بتواند در مورد سرنوشت قاتل پسرش تصمیم گیری کند و رضایت وی ثبت شود ، اکبر کرامدین از قصاص فرار می کند ، در غیر این صورت مطابق ماده 356 قانون مجازات اسلامی در مورد سرنوشت وی تصمیم گیری می شود. (اگر قربانی یا متهم یا نگهبان دم باشد و خردسال یا دیوانه باشد اما او یا سرپرست وی ناشناخته باشد یا به او دسترسی نداشته باشد ، اما با اجازه او از فرمانده ، رهبر و رئیس قوه قضائیه است. ، و در صورت موافقت ، قدرت “تفویض آن به رئیس قوه قضائیه”.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا