تعارض حضور زنان در ورزشگاه با حکم شرع

آیا رئیس جمهور این 16میلیون نفر را جدی می گیرد؟

آقای رئیسی حتماً این توصیه را شنیده است، اما ترجیح داد سکوت کند و اجازه دهد وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال کارشان را انجام دهند.

پیام صنفی معلمان برخلاف گذشته بازتاب چندانی در رسانه ها نداشت و خبرگزاری های نزدیک به دست اندرکاران این زنگ خطر را به صدا در نیاوردند که مسئله زنان ما ازدواج، برتری فکری و امثالهم است، فوتبال ندیدن. یا مثلا قرار گرفتن در چنین جایی چیزی جز احساسات و عواطف کاذب نیست!

در واقع رسانه ها با سکوت قهرمانانه خود نمکی بر زخم ها نپاشیدند و حتی در پوشش اخبار و عکس های زنان حاضر در ورزشگاه آزادی نیز خویشتنداری نشان ندادند.

نتیجه چه بود؟ و این اتفاق افتاد که بازی ایران و عراق در آرامش و سکوت برگزار شد و حتی در صورت وجود تخلفات محدود، هیچ عکسی در قاب عکس گرفته نشد. ائمه جمعه امروز به این موضوع اشاره نکردند. بابت پوشش باد خطای Clear Pen تبریک می گویم!

اما اکنون سؤالات مهم دیگری وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود، از جمله اینکه آیا نگرانی دانشمندان در مورد عدم نمایش استادیوم باید نادیده گرفته شود؟ آیا حضور گاه زنان در ورزشگاه و چادر پوشی حرام و خلاف شرع است؟ کار بعدی چیه؟ در مورد تکرار، آیا عدم رعایت موازین شرعی اشکالی ندارد؟

به نظر می رسد موضوع حضور زنان در فعالیت های اجتماعی، به ویژه ورزش، یک موضوع سیاسی باشد تا یک موضوع مذهبی، مذهبی و حتی فرهنگی-اجتماعی. به عبارت دیگر با عبور از دالان های سیاست مشکل ساز شد. اگر دولت های قبلی (خاتمی احمدی نژاد و روحانی) مانند نخست وزیر عمل می کردند، این موضوع در آن دوره ها سیاسی نمی شد و باقی نمی ماند. با وجود این، این شبهه که پرونده مشرق زمین همچنان در اذهان متکلمان، متدین و غیرمذهب مطرح است و حتی اگر موضوع سیاست را خالی کنیم، همچنان کوچه بن بست باقی می ماند.

برای روشن شدن موضوع باید بدانیم چرا نهادهای مذهبی با حضور زنان در ورزشگاه ها و برخی فعالیت های ورزشی مخالف هستند. آنها عواملی مانند اختلاط زنان با مردان و پیامدهای مفسده این موضوع را یکی از ارکان فتوای خود ذکر می کنند. بنابراین اگر این فرضیه حل شود، مشکل حل خواهد شد.

در فقه این اصل که فقیه حکم می دهد پذیرفته شده است، اما تعیین موضوع حکم بر عهده مردم و مجریان است (مگر در موارد خاص). بنابراین اگر جامعه بتواند ثابت کند که موضوع مورد نقد قابل حل است، دیگر جایی برای مخالفت با ورود زنان به عرصه واقعی باقی نمی ماند و حکم فقهی نقض نمی شود.

در بازی پنجشنبه شب بانوان در شرایط خاصی قرار گرفتند و بحث اختلاط با آقایان عملا منتفی شد. بنابراین دیگر دلیلی وجود نداشت که حضور آنها را غیرقانونی بدانیم. البته با ارتقای کیفیت حضور بانوان در مجامع ورزشی، انتقاد نمایندگان مجلس نیز کاهش می یابد.

فعالان اجتماعی، جامعه شناسان، روانشناسان اجتماعی و فعالان مدنی در سال های اخیر برای بهبود رابطه شریعت و رفتار اجتماعی (حداقل در ورزش) و در مورد مسائل مربوط به روابط علمی صمیمی مانند حضور زنان در استادیوم ها و موارد دیگر تلاش کرده اند. مسائل مهمی مانند حجاب و رعایت آن با اندیشمندان دینی مطرح نشد.

امروزه، به ویژه در شرایطی که مشکلات اقتصادی مردم را خشمگین و بی‌تحمل کرده و نشاط فردی و اجتماعی را به شدت کاهش داده است، فقدان ستیزه‌جویی در مقوله‌هایی مانند «فوریت» کاملاً قابل قبول است.

چه بخواهیم چه نخواهیم مسابقات ورزشی احساسات وطن پرستانه و حماسی را برمی انگیزد که می تواند امیدبخش و متحد کننده باشد و در عین حال شادی را در دنیای پورن به ارمغان بیاورد و در خلاء مذهبی اشکالی ندارد. . شاید بتوان یک مثال از قانون تساهل را در مورد این دسته ها اعمال کرد.

از سوی دیگر، مقررات بین المللی همانطور که در اقتصاد و سیاست بر همه ملت ها تحمیل می شود، ما را مجبور به پذیرش رفتارهای نامطلوب در ورزش می کند و نباید اختلاف شرع و عرف ایجاد شود و عمل باید شبیه به احکام دینی باشد. .

ورزش و مسائل زنان بخش کوچکی از موضوع بزرگتری به نام زندگی عرفی است. اگرچه در ادبیات فقهی امام خمینی (ره) حاکمیت احکام ثانویه تا حدودی توانسته مشکلات را حل کند، اما در مسائل نوظهور، اولاً گفتگوهای علمی تخصصی میان فعالان اجتماعی و عالمان دین ضروری است و ثانیاً باید به راهکارهایی منجر شود. ارتداد را باید متهم کرد . آنها را نمی توان به راحتی ساخت، نباید جامعه را مجبور به سکولاریسم کرد، مبانی دینی را نباید تحریف کرد و تقابل دین و جامعه را نباید حاکم کرد.

دکمه بازگشت به بالا