سی دلیل؛ چرا سیاستِ ما عموماً با عصبانیت همراه بوده است؟
1. زیرا ما متحد قابل اعتمادی در جهان نداریم؛
2. زیرا کمی زندگی نامه می خوانیم؛
3. چون خریدار دارد.
4- زیرا ما نیاز فوری برای تربیت داریم.
5- زیرا ما از هیجان بیش از سکوت و آرامش لذت می بریم.
6. زیرا رسانه ها موضوع را پیدا می کنند.
7. زیرا تفاوت کمی بین کشورها مشاهده نمی کنیم.
8. از آنجا که ما به طور کلی درک یک نقص را در نظر می گیریم.
9. زیرا ما توافقنامه را به سازش تبدیل کردیم.
10- زیرا سکوت در ناخودآگاه خود را نقطه ضعف می دانیم؛
11- چون حوصله استدلال نداریم.
12- چون به یک فرد آرام و گزینش می گوییم که مشکلی دارد.
13- زیرا به جای دوست و شریک به سراغ دانشجو می رویم.
14. زیرا رسانه جریان اصلی به دلیل محتوای احساسی خود شناخته شده است.
15. زیرا سیستم رفتاری ما تعاملی تر است.
16. زیرا تعریف ما از حاکمیت سیاسی تا حد زیادی غیراقتصادی است.
17. زیرا حماسه در ناخودآگاه ما از حقیقت شگفت انگیزتر است.
18. از آنجا که ما بیان جدال ضعف را یک شکست می دانیم.
19. زیرا ما قرائت خود از مسائل را تنها قرائت می دانیم.
20- زیرا شخصی را که فریاد می زند برای حرف زدن درست می دانیم.
21. زیرا ما برای 30 سال آینده برنامه ریزی نمی کنیم.
22- زیرا تعریف ما از حاکمیت ملی به انزوا نزدیک می شود.
23. زیرا وقتی شخصی عصبانی می شود ، احساس می کنیم که به او ظلم شده است.
24. زیرا ما یاد نگرفتیم که به اشتراک بگذاریم.
25. زیرا ما به مدرک مداوم خود نیاز داریم؛
26. زیرا ما در سیاست به دنبال صداقت هستیم ، اما آن را پیدا نمی کنیم.
27. زیرا ما در نظر نمی گیریم که اساس قدرت تولید ناخالص ملی باشد.
28. زیرا ما به طور کلی تاریخچه چهار قرن سرمایه داری را نخوانده ایم.
29. زیرا انتقاد از خود هیچ مخزن مهمی در ناخودآگاه ما ندارد؛
30. زیرا ما دقیقاً نمی دانیم چگونه می توان از طریق بحث مسائل را حل كرد.