عمومی

همکاری منشی مطب در سقط غیرقانونی جنین

طبق قوانین و برنامه های طراحی شده ، آخر هفته را به بررسی و پاسخگویی به س questionsالات عمومی مطرح شده در وب سایت دارالوکاله حق پرداختم که پیام پزشک را به خود جلب کرد: سلام ، آقای ویکیل ، من با شما شهروند یکی از شهرهای مجاور که پزشکی انجام می دهند مدتی است که نامه هایی از طرف دادستانی عمومی و انقلاب با موضوع شکایت از من دریافت می کنم. * من حتی از ترس و نگرانی جرات نداشتم به دادستانی بروم. محتویات پرونده و دلیل شکایت را در اسرع وقت به شما اطلاع می دهم و سپس زحمت همراهی با من و اعلام وکالت خود را می کشم. یادداشت هایی را برای جلسه خود نگه دارید تا نگرانی ها و مشکلات روزانه مانع از جلسه نشوند.

چند روز بعد ، زنی میانسال با قد کوتاه و چهره ای شبیه گندم وارد اتاق شد و اشک بر گونه هایش جاری شد. به بهانه برداشتن دسته خرما ، یک لیوان آب و یک جعبه دستمال کاغذی به او دادم و از اتاق بیرون آمدم و او نمی دانست مشتری به چه اتهامی متهم شده و دلایل و دلایل آن چیست. شاکی یا مظنون بودند. پرونده باید موضوع را مطرح می کرد. به طور خاص ، طبق قوانین آیین دادرسی کیفری * با حکم دستگیری و بازداشت ، همان موضوع ساده ممکن است با چند دقیقه حضور متهم و ارائه وثیقه به خیر و خوشبختی خاتمه یابد. دفاع از مشتری باید صرف کارهایی شود که نباید انجام شود. خانم دکتر به هیچ وجه حاضر به همراهی و حضور در دادگاه نبود. من از آنها خواستم که هنگام امضاء وکالتنامه را امضا کنند ، که در امضاهای تبریک آنها آمده است که این وکالتنامه فقط در قسمت بالا برای دانستن و مطالعه محتویات پرونده است ، نه برای دفاع از اتهامی که نمی داند چیست.

من آنلاین مطالعه بر روی وکالتنامه را لغو کردم و به دادسرا رفتم و در شرایط مناسب باید با مقام قضایی در مورد پرونده خاص پزشک زن و نیاز به اطلاع از اتهام قبل از حضور آنها صحبت کنم. بدون هیچ کلمه ای ایستادم ، در عین حال سکوت و سکوت را با چشم خود به بازپرس منتقل کردم و پس از چندین دستور که چشم را تکان داد ، به همه ماموران دستور داده شد که اتاق را برای چند دقیقه ترک کنند.

اگرچه می دانستم که این خلوت آرزوی من است ، اما برای اینکه به شعور و توجه آنها آسیبی نرساند ، همان ظاهر را درخواست کردم و این بار با اندکی اشاره به ضرورت ماندن ، با تأیید بنده. من توضیح دادم و قول دادم که بدون شنیدن و آگاهی از فرمان او اطاعت نمی کنم. حروف اول بازپرس در دستگیری خانم دکتر انتظار من را تأیید کرد که حکم بازداشت موکل ، با وجود موانع دشوار در آماده سازی دفاع از حقوق وی ، همان چیزی است که در پرونده خانم خانم دکتر ، موضوع اتهامات و شدت مجازات احتمالی

من مطمئن هستم که دکتر رنگ با دیدن عنوان اتهام چهره ام را جسور کرد وقتی که تفتیش کننده متوجه شد که وضعیت درونی من تغییر کرده است. و ظاهراً خانمی که من دیدم چنین اشتباهی نکرده است ، اگرچه در دنیای امروز و فضایی که من و شما در آن نفس می کشیم ، هیچ استثناء وجود ندارد و همه چیز از هیچکس ناشی نمی شود.

خلاصه فایل:همانطور که دادستان در تشریح وضعیت می گوید: دیشب با صدای گریه و ناله دختر 18 ساله اش از خواب بیدار شد و وارد اتاق خواب دختر شد و با نیمی از او روبرو شد. – مرده روی تختی که خون قرمز پوشیده بود. او بلافاصله با اورژانس تماس می گیرد که دقایقی پس از رسیدن به بیمارستان دخترش را بیهوش می کند و عازم بخش مراقبت های ویژه می شود و تصمیم می گیرد که زندگی در چند ماه گذشته دختر آقای الف را تحت فشار قرار داده است. سرانجام به پیشنهاد مردی که باعث باردار شدن او شد ، برای هماهنگی سقط جنین به مطب پزشک مراجعه کرد که این امر باعث خونریزی دختر شد و او را به شدت مجروح کرد.

بلافاصله با پزشک از دادستانی تماس گرفتم و شرح کاملی از وضعیت را دادم. و انکار مکرر و قاطع وی از چنین خطایی توسط وی ، چالشی جدید برای پرونده بود. بیایید در مورد مسائل و رویدادهای احتمالی پرونده صحبت کنیم. تنها فرضیه قابل تصور دخالت منشی پزشک در انجام سقط جنین غیرقانونی* و احتمال همکاری وی با مردی است که با دختر آقای الف رابطه داشته است. و روزهای حضور آنها در مطب را به دقت ثبت کنید و به دلیل وضعیت منشی مطب ، از من خواستم تا دوربین نظارتی ساختمان را که مطب پزشک در آن قرار دارد بررسی کنم و دوربین ها را به بازپرس تحویل دهم.

عکسها آنقدر واضح بودند که بازپرس بلافاصله دستور دستگیری آقای الف در سقط جنین و ضرب و شتم دختر آقای الف در ارتباط با یک غریبه را صادر کرد. او با دخترش رابطه داشت که علیرغم ارتباط عینی بین دو پرونده محاکمه و احضار فرد غریبه که دختر آقای الف آن را سیا نامید ، با موضوع سقط جنین متفاوت بود.

بر اساس اطلاعات جمع آوری شده ، بازرسان موافقت کردند که مجوز مطب پزشک * به همراه تعهد به قول افتخار * برای تشکیل پرونده جنایی کافی است ، بنابراین پزشک بلافاصله پیش از بازپرس و پس از طی مراحل قانونی ، کلیه اطلاعات مورد را نشان داد. نیاز به یک بازپرس از زبان پزشک در حضور زندانی و ملاقات حضوری * به عنوان پزشک و منشی حقیقت را به دختر آقای الف فاش کرد. در حین بازجویی ، س questionالی به ذهنم خطور کرد که نشان دهنده روابط سیا و وزیر امور خارجه بود. برای آشنایی با سیا ، که به گفته دختر آقای الف ، کمتر از دو هفته با وی در ارتباط بوده است. و نحوه ارتباط او با CIA ، ناگهان چشمان خود را چشمک زد و به منشی گفت: “حالا شما را از قبل به یاد می آورم.” کجا را از دفتر دیدید ، خانه ای که سیا این فاجعه را بر سر من آورد ، آقای کارآگاه من مطمئن هستم که همکاری این خانم با سیا تنها در سقط جنین نیست. این سایت در زمان حمله سیا به من در اختیار سیا قرار گرفت * با اطلاعاتی که در مورد رابطه بین سیا و وزیر امور خارجه ، بررسی پرونده در مورد محل سکونت وی و نحوه دسترسی به وی در طول دستور پیوست به من داده شد و همچنین دستگیری وزیر.

*وکیل

* مواد 178 و 179 قانون آیین دادرسی کیفری الزام حضور در بازپرس و در نتیجه غیبت وی که منجر به دستگیری متهم می شود را مشخص کرده است ، بنابراین ترجیح می دهد پس از مشورت با مقام قضایی حاضر شود. به وکیل.

* ماده 190 قانون آیین دادرسی کیفری تصریح می کند که متهم حق دارد در تحقیقات مقدماتی وکیل با خود تعیین کند.

* مواد 716 تا 721 قانون مجازات ، ضمن جرم انگاری سقط جنین با توجه به ماه های مختلف بارداری ، تصریح می کند که اگر این عمل غیرقانونی باعث ضرب و شتم مادر شود ، مجازات جداگانه ای در نظر گرفته می شود ، به عنوان مثال ، در صورت آسیب دیدگی اعضای بدن زن در طول سقط جنین و مجازات این رفتار دیه ای است که به جنین اضافه می شود.

* ماده 217 قانون آیین دادرسی کیفری برای قراردادهای امنیت کیفری و نظارت قضایی تهیه شده است و مانند گرفتن ضمانت نامه از متهم برای حضور در مراجع قضایی تعیین شده توسط مقام قضایی است.

*مواد 242 تا 244 تعریف جنایت تظاهر به شرایطی را بیان می کند که اگر شخص و حرفه اش محیط و مکانی را برای زنا و مزاحمت فراهم کنند ، دلال محتاج 75 ضربه شلاق ، تبعید و غیره است. محکوم به حبس تا ده سال.

1717

دکمه بازگشت به بالا