جهش در تولید ، دشوار اما ممکن است

با ارزیابی نگرش ها و عملکردها نسبت به نامگذاری در سالهای اخیر ، می توان به دو آسیب برخورد سطحی و شعار و عدم ارائه اقدامات عملی برای اجرای شعار سال اشاره کرد که البته موضوع این ارزیابی عملکرد نیست و این دسته نیاز به فرصتی دوم دارند. .

در این مقاله می خواهم نکات عملی در مورد الزامات “پرش تولید” را برجسته کنم که به نظر می رسد بارها توسط کارشناسان آسیب شناسی در اقتصاد ایران تأکید شده است که دولت ها در مورد آن صحبت می کنند ، اما هنوز هم به عنوان مهمترین چالش شناخته می شوند. اقتصاد روی کار است. الزاماتی که مانع “پرش در تولید” می شود ، اما در صورت تحقق بخشیدن ، این شعار را نه تنها فعال می کند بلکه گره های اقتصادهای دیگر ایران را نیز حل می کند و پیشرفت و پیشرفت کشور را تسریع می کند:

مهمترین شرط افزایش تولید “امنیت سرمایه گذاری” است. تولید مربوط به سرمایه گذاری است ، بدون سرمایه گذاری تولیدی ، نمی توان انتظار داشت که تولید جهش کند و این نیاز به امنیت سرمایه گذاری ، اعتماد به نفس ، مقررات زدایی و ایجاد قوانین و مقررات دارد. سرمایه تولید را در سایه اعتماد به نفس سوق می دهد ، در غیر این صورت مانند یک سیلی ویرانگر در برابر سفته بازی ، سفته‌بازی و اقتصاد محور بازار مانند تجارت چمدان ، خرید و فروش سکه و ارز یا بازار مسکن ، اقتصاد کشور را تهدید می کند. وجود بسیاری از قوانین ، مقررات ، پیچیدگی ها و تغییرات سریع باعث می شود کارآفرینان و صاحبان سرمایه احساس ناامنی کنند و دائما در دام قانون در حین عمل و همیشه در دام نهادهای نظارتی و قضایی و مراحل قوه قضاییه گیر بیفتند. اعتماد به سرمایه داران برای سرمایه گذاری های تولیدی

نکته دوم این است که جهش تولید از طریق خصوصی سازی واقعی تحقق می یابد. گفته می شود که اکنون بیش از 70 درصد اقتصاد ایران متعلق به دولت است که بسیاری از مراکز تولیدی توسط دولت با کمترین ظرفیت اداره می شوند. دولت ها – صرف نظر از وابستگی سیاسی – هرگز نمی توانند صنعتگران ، تولید کنندگان و بازرگانان خوبی باشند. مدیریت دولتی مراکز تولید نه تنها انگیزه ای برای رونق تولید ندارد بلکه بنگاه های دولتی همواره حیاط خلوت دولت ها و مقامات دولتی هستند که از پول اجاره آنها برای کسب درآمد استفاده می کنند. تأکید می کنم که منظورم دولت فعلی یا دولت ویژه دیگری نیست. در اصل ، مدیریت عمومی در زمینه تولید کارآمد نیست و در موارد فساد اقتصادی همواره قضیه یک شرکت دولتی یا خصوصی یا مدیر دولتی است.

خصوصی سازی سالهاست که در دستور کار قرار دارد ، اما مقامات دولتی و قدرت سیاسی به رهبری دولت اجاره و ثروت ایجاد می کنند تا مدیران دولتی به سمت شرکتهای دولتی متمایل شوند. چربی یک حالت جهش در تولید است. دولت چربی نمی تواند مدیریت چابک را برای شرکتهای اقتصادی اعمال کند زیرا اقتصاد دولتی یک رقابت برای بخش خصوصی است و در این رقابت همیشه از بخش خصوصی عقب مانده است. تا زمانی که اقتصاد توسط دولتها انحصار یابد ، چرخش پیدا می کند و ما نمی توانیم انتظار رونق تولید را داشته باشیم. به نظر می رسد دوران کرون و پیامدهای آن بهترین فرصت ممکن برای دولت برای گرفتن سونا و واگذاری بنگاههای دولتی به مردم است. بخش خصوصی و تحقق خصوصی سازی واقع بینانه است و بازار سهام ممکن است بهترین و سالم ترین راه باشد.

و سرانجام ، سیستم بانکی کشور یکی از مهمترین عوامل و موانع پیشرفت و رشد تولید است. بانکها می توانند مهمترین طرفدار تولیدکننده باشند ، مشروط بر اینکه آنها به بنگاههای اقتصادی روی نیاورند و اگر تسهیلات آنها گران نباشد. بانک هایی که صاحب شرکت های تولیدی هستند با بخش خصوصی رقابت می کنند و با توجه به اینکه نقدینگی زیادی دارند ، بازنده در این رقابت تولید کننده بخش خصوصی خواهد بود. همچنین لیزینگ و تسهیلات گران قیمت با مقررات سختگیرانه ضرر جدی برای سیستم بانکی دارد و این می تواند مانعی جدی برای جهش تولید باشد ، بنابراین دوباره در مورد الزامات جهش تولید خواهم نوشت.

* منتشر شده در روزنامه قدس ، 1/24/2015

دکمه بازگشت به بالا