عمومی

سیاست انتزاع و دولت منتزع

من این عبارت را برای بیان خوانش خود از این نوع حکومت ها وام گرفته ام و از این نظر این نوع حکومت شکاف عمیق و واضح و شکافی با جامعه و مردم در عرصه داخلی دارد و جامعه و تحولات اجتماعی و اجتماعی را درک نمی کند. این وضعیت چنان ادامه می یابد که در مرحله ای دیگر جامعه توانایی درک خود را از دست می دهد و اگر هم بخواهد ممکن نبود. واقعیت بسیار دور است زیرا مقامات در دنیای خود زندگی می کنند و هر چیزی را که با تصورات آنها مطابقت ندارد غیرواقعی می دانند و متوجه نمی شوند که در دنیایی خیالی زندگی می کنند. اتخاذ ارزش های رسمی و غیر رسمی و دوگانگی آدم ها دیده می شود… دوگانگی در لباس و قیافه و سبک زندگی شکل می گیرد.. دولت شیوه زندگی آنها را تبلیغ می کند، اما جامعه به گونه ای دیگر پیش می رود و هر دو نسبت به هم بی تفاوت هستند.

دولت های حرام در صحنه جهانی درک درستی از دنیای مدرن و تغییرات سریع آن ندارند و با رویکرد تهدید و دسیسه به همه رویدادها می نگرند. آنها همیشه فکر می کنند که سرشان می افتد و به همین دلیل به دنیا و فضای بین المللی اعتماد ندارند. به نظر می رسد چون این دولت ها به مردم در محیط محلی اعتماد ندارند و با آنها احساس بیگانگی می کنند، همین حس منفی را در فضای بین المللی گسترش می دهند، به عبارتی معتقدند همه صاحبان قدرت به دنبال غارت، چپاول و تظاهر هستند. این یک فریب از طرف وارودستان است و چون دولت های اخراجی این گونه هستند فکر می کنند در فضای بین المللی هم اینطور نخواهد بود، هیچ درکی از برابری و عدالت ندارند… به شدت مخالف گردشگری هستند. و روابط و مبادلات بین المللی و امضا می کنند خارجی ها می دانند.

و آخرین نکته مهم این است که دولت های منزوی همیشه در هنگام مواجهه با مشکلات دچار بحران و تعجب می شوند و چون با علوم انسانی بیگانه هستند و دانشمندان مستقل و صادق را به رسمیت نمی شناسند آنها را در حاشیه قرار داده و آنها را محاصره می کنند. مردم، همفکر و نیکوکار هستند، نمی توانند آینده و تحولات را به درستی پیش بینی کنند و هرگاه به مشکلی بر می خورند، به دلیل ناتوانی در درک آن، به مسئله امنیت نگاه می کنند، آن را تحلیل اجتماعی می کنند و واکنش های منفی و تشدید کننده ای از خود نشان می دهند.

راه رهایی دولت هایی که از سیاست تجریدی دور شده اند، کنار آمدن با علوم انسانی به ویژه علوم سیاسی و روابط بین الملل است. نشانه و مصداق آن وجود رابطه مستقیم بین واقع گرایی دولت ها و شکوفایی علوم انسانی در کشورهای توسعه یافته و توسعه یافته است.

البته دولت هایی که علاقه ای به توسعه ندارند بیش از هر سیاست دیگری سیاست انتزاعی را دنبال می کنند.

6565

دکمه بازگشت به بالا